آنجل من :)۵

الستور ‌. من دوست دارم

آنجل ‌ . اما من نه

سوم شخص (منننننننننن)

آنجل ‌از اونجا خارج میشه
والستور با قیافه ای تعجب مانند و ناراحت اونجا نشسته بود

چند روز میگذره و الستور افسرده شده و آنجل رو از بردگی آزاد کرده . آنجل هم برای خودش زندگی می‌کنه خوش میگذرونه

زمان حال 🕥
انجل داره داخل یک بار معروف نوشیدنی میخوره که ....
ولنتیانو . سلام آنجل
آنجل . سلام
ولنتیانو . انگار خیلی داره لهت خوش میگذره برده تنلستور بودن چجوزه
آنجل . از بردگی درم آورد
ولنتیانو . اوووووم پس میتونم یکم خوش بگذرونم باهات 😈

آنجل حواسش نبود اما بکهو تو شک قرار گرفت
آنجل . نههههههه‍ه
ولنتیانو . ارهههههه
ولنتیانو آنجل رو بقل میکنه و داخل یکی از اتاقا میبره
آنجل . ولم کنننننن
ولنتیانو . کسی نیست که جلومو بگیره
آنجل . نهههههههههههه
.
.
.
.
.در خماری بمانید

پارت ۶کامنتا
لایک ❤️
کامنت 💬