(عشق پنهان)تصور کن جونگ کوک...پارت 6

جیمین:واقعااا من فکر کردم دوستین...

تهیونگ:واو..مبارکه...

لیسا و جیسو:عزیزم مبارکه....همیشه پیش هم باشین و هیچ موقعه جدا نباشین

ملیسا:خیلی ممنون...نه دوست نیستیم...شما چرا منو نمیشناسین؟؟

تهییونگ:قیافه ات اشناست نمی دونم کی دیدمت

جیمین:اره منم

جونگ کوک:پسرا این پزشک بیگ هیت هست دیگه...

تهیونگ:اااا ماسک می زدی قیافه ات زیاد معلوم نبود......خیلی جالبه

جیمین:واووووو

لیسا:خوب دیگه حالا اشنا شدین من یه خبری رو بدمم

جیسو:اره همین الان بهمون گفتن

جونگ کو:چه خبری؟

لیسا:از شرکت وای جی و بیگ هیت(درسته با هم رقابت می کنن اما این فیکه) برا رقص دونفره ی زوج همه ی ماهارو دعوت کردننن

جیمین:چه جور رقصی؟

لیسا:یادتونه من تو کنسرت 2018 تو سئول یه رقص زیبا داشتم...؟

ملیسا:اره من یادمه داشتی با یه رقاص پسر می رقصیدی

تهیونگ:اره به من نشون دادی

جیسو:اره دیگه همه ی ما رو خواستند

لیسا:تهیونگ به اونیکی ها هم خبر بده

جونگ کوک:الان ما اونطوری می رقصیم؟

ملیسا:اگه می خوان پخش کنن عمرن من بیام

لیسا:نه نمی خوان پخش کنن برا رتبه بندی

ملیسا:اوه

جونگ کوک:خجالت که نمی کشی ملی؟

ملیسا:درسته اون رقص یکمی...نمی دونم :/

جونگ کوک:یعنی چی میگم از من خجالت نمی کشیکه با من اونجوری برقصی؟

ملیسا:نه

تهیونگ:لیسا که عمرا از من خجالت بکشه...

لیسا:ااا تهیونگ :(

جیمین:من و جیسو که عالی می رقصیم

ملیسا:کاش هممون رو قبول کنن دوست ندارم کسی نتونه

تهیونگ:الو جی هوپ؟

جی هوپ:بله

تهیونگ:خبر رو دیدی تو گروه

جی هوپ:اره دیدم

تهیونگ:حسابی تمرین کنینا

جی هوپ:اره..منو رزی داریم تمرین می کنیم

تهیونگ:باشه پس پس فردا تو شرکت میبینمت

جیمین:چی شد؟

تهیونگ:انگاری همه دیدن

جونگ کوک:نامجون و یجی چی؟

جیمین:بزار من زنگ بزنم

جیمین:الو نامجون؟

نامجون:سلام خوبی جیمین؟

جیمین:خبر گروه رو دیدین؟

نامجون:اره دیدیم ولی متاسفانه من و یجی رفتیم مسافرت برای درس یجی

جیمین:کی رفتین؟

نامجون:نزدیکای 6 روز

جیمین:پس چرا به ما نگفتین

نامجون:وقت نشد

جیمین:باشه پس بای

جیسو:چی شد؟

جیمین:رفتن لسانجلس

جیسو:برا چی؟

جیمین:برا درس یجی

جیسو:اهان

لیسا:خوب به یونگی زنگ بزن(همون شوگا)

تهیونگ:بزار من زنگ بزنم

تهیونگ:الو......

لیسا:چی گف؟

تهیونگ:گفت منو جنی داریم تمرین می کنیم

لیسا:پس ماهم بیاییم اهنگ هامونو مشخص کنیم بعد تو همین خونه ی ما بمونین تمرین کنیم
هم خونه ی ما هم بزرگه اتاق هم داره...

ملیسا:منو جونگ کوک بزار تصمیم بگیریم بگیم

جونگ کوک:یه دقیقه بیا ملیس

ملیسا:چیکار کنیم ها؟

جونگ کوک:نمی دونم به نظرم بمونیم چون کارت دارم

لیسا:چی شد تصمییم گرفتین؟

جونگ کوک:اره میمونیم

لیسا:پس الان بریم رو تخت خواب هامون فردا صبح بلند میشیم برا تمرین...

ادامه دارد...