من خاک خورده دوستت دارم
من خاک خورده دوستت دارم
از آن دوست داشتن هایی که
از دور پر از شوق است
از نزدیک پر از شرم
از آن دوست داشتن هایی که
بویِ ماندن می دهد
بویِ خواستن
بویِ تمیزِ عاشقی می دهد
از همان دوست داشتن هایِ خاک خورده ی رویایی
نمی دانم گفته بودم یا نه
من دور مانده ام از امروز و فردایِ این امروزی ها
و هرروز
میانِ باورهایِ پاکِ دیروز
جایی که
حرمت معنا داشت
باور مقدس بود
عشق حیا داشت
روز می گذارنم
از آن دوست داشتن هایی که
از دور پر از شوق است
از نزدیک پر از شرم
از آن دوست داشتن هایی که
بویِ ماندن می دهد
بویِ خواستن
بویِ تمیزِ عاشقی می دهد
از همان دوست داشتن هایِ خاک خورده ی رویایی
نمی دانم گفته بودم یا نه
من دور مانده ام از امروز و فردایِ این امروزی ها
و هرروز
میانِ باورهایِ پاکِ دیروز
جایی که
حرمت معنا داشت
باور مقدس بود
عشق حیا داشت
روز می گذارنم
۵.۲k
۰۲ آبان ۱۴۰۳