فیک جونگ کوک ( پایان خوب ) پارت ۱۳
_ این کبودی قبلا روی دستت نبود
_ تو کل صورتت زخم شده بعد من یه کبودی سادست
برو پیش دکتر
_ چیز خاصی نیست
_چیز خاصی نیست ......
شانس آوردی شیشه ها خورده پشت پلکت
تکون نخور
(شیشه ها رو در میاره از صورتش )
_آیی
ا/ت آروم تر
_ می خواستی بری پیش دکتر...
____________________
ویو ا/ت
بعد از اینکه صورت جونگ کوک و درست کردم غذاش و خورد و رفت خوابید.
رفتم توی اتاق و روی لبه تخت نشستم
با دستم آروم صورتش رو لمس کردم و دست کشیدم
حتما صورتش خیلی درد می کنه
من و جونگ کوک هیچ وقت نمی تونیم یه زوج عادی باشیم
حتی اگه مافیا نبود و فقط یه آیدل بود بازم مشکلات خودشو داشت
ولی بازم دوست دارم با تمام درد و حس هاش شریک بشم
اشکام فقط پایین می یومدن و چشام خیس شده بود
ولی برای اینکه جونگ کوک نفهمه هیچ صدایی نمی کردم
یعنی همیشه اینشکلی گریه می کردم
وقتی می خواستم برم
احساس کردم یکی از پشت بغلم کرد و دستاش و دور کرم حلقه کرد
_ اوپا
_ نیاز نیست دلیلش و بگی
میدونم
ولی حالا که مافیام می تونم برای محافظت ازت هر کاری بکنم
_ سارانگه اوپا
( جونگ کوک و می بوسه )
_ یکی دیگه ام می خوام.
لطفا
_ باشه....
_ ولی حق نداری بری
_ چیی
خیلی خودخواهی...
لئو توی خونه است
_ لئو کیه ؟
_ گربه امه
_ گربه خریدی
_ آره
_ شب باهات توی تخت می خوابه ؟
_ آره (این دیگه چه سوالیه)
_ بهش حسودیم میشه
_ اون فقط یه گربه اس...
_ بهتره بهش عادت بدی یه جا دیگه بخوابه
چون قرار تا چند وقته دیگه من جاشو بگیرم
_ باشه....
_ خب پس می تونی بری
_ تو کل صورتت زخم شده بعد من یه کبودی سادست
برو پیش دکتر
_ چیز خاصی نیست
_چیز خاصی نیست ......
شانس آوردی شیشه ها خورده پشت پلکت
تکون نخور
(شیشه ها رو در میاره از صورتش )
_آیی
ا/ت آروم تر
_ می خواستی بری پیش دکتر...
____________________
ویو ا/ت
بعد از اینکه صورت جونگ کوک و درست کردم غذاش و خورد و رفت خوابید.
رفتم توی اتاق و روی لبه تخت نشستم
با دستم آروم صورتش رو لمس کردم و دست کشیدم
حتما صورتش خیلی درد می کنه
من و جونگ کوک هیچ وقت نمی تونیم یه زوج عادی باشیم
حتی اگه مافیا نبود و فقط یه آیدل بود بازم مشکلات خودشو داشت
ولی بازم دوست دارم با تمام درد و حس هاش شریک بشم
اشکام فقط پایین می یومدن و چشام خیس شده بود
ولی برای اینکه جونگ کوک نفهمه هیچ صدایی نمی کردم
یعنی همیشه اینشکلی گریه می کردم
وقتی می خواستم برم
احساس کردم یکی از پشت بغلم کرد و دستاش و دور کرم حلقه کرد
_ اوپا
_ نیاز نیست دلیلش و بگی
میدونم
ولی حالا که مافیام می تونم برای محافظت ازت هر کاری بکنم
_ سارانگه اوپا
( جونگ کوک و می بوسه )
_ یکی دیگه ام می خوام.
لطفا
_ باشه....
_ ولی حق نداری بری
_ چیی
خیلی خودخواهی...
لئو توی خونه است
_ لئو کیه ؟
_ گربه امه
_ گربه خریدی
_ آره
_ شب باهات توی تخت می خوابه ؟
_ آره (این دیگه چه سوالیه)
_ بهش حسودیم میشه
_ اون فقط یه گربه اس...
_ بهتره بهش عادت بدی یه جا دیگه بخوابه
چون قرار تا چند وقته دیگه من جاشو بگیرم
_ باشه....
_ خب پس می تونی بری
۶.۱k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.