داستان دارم براتون

داستان دارم براتون
چون روزایه زوج تقریباً تا ساعت ۳ مدرسه این با دوستام تصمیم گرفتیم با خودمون غذا ببریم و شتررررر یادش رفته بود غذا بیاره نشست همه غذا منو خورد تا من یک قاشق می‌خوردم چهارتا میخورد ⁦ರ⁠_⁠ರ⁩
من داشتم جون میدادم غذا مو پس بگیرم دو نفر ماکارونی آورده بودیم یکی من یکی هم اون گاوه بعد اون زود مال خودشو سوس ریخت داخلش من نریختم شتر هم سوی با ماکارونی نمیخوره پس به جون من افتاد اون یکی هم که ساندویچ آورده بود پس شتر نشست با من شریک شد همه رو ازم خوردددددددد
ما داشتیم جون می‌دادیم اون دوتا الاغ نشسته بودن می‌خوردم و به ما می‌خندیدن
البته نوشابه داشت ولی بازم غذا نزاشت برام پس مونده شو داد دستم گفت بخور خو شتررر اونم میخوردی دیگههههههه⁦⁦ಠ⁠◡⁠ಠ⁩
زنگ چهارم هم که هنر داشتیم معلم گفت نقاشی تخیلی بکشید منم نشستم شتر رو کشیدم سرشو کشیدن با بدن شتر
کاملا تبدیلش کردم به شتر غذا منو میخوری شتر این سرت میاد ⁦ರ⁠_⁠ರ⁩
عکس نقاشیمو پست کردم ⁦ಠ⁠◡⁠ಠ⁩
ولی انگار خودشو کشیدم 🫦😎👍

https://wisgoon.com/haniyeha این همون شتر ست شتر منه البته که بعد از اینکه من تو مدرسه روش لقب شتر گذاشتم دیگه همه بهش میگن شتر