پارت 32
محمد
ولی اون لیاقت نداره. خدایا چرا باید کسی رو که بعد سال ها پیدا کردم و بهش اعتماد کردم این کارو بکنه.
به خودم آمدم که دیدم چند دقیقه ای می شه که به نیکا زل زدم چشمامو ازش گرفتم و به سمت ماشین حرکت کردم
وقتی سوار شدم دیدم نیکا بهم نگاهی کرد و لبخندی پراز غم و غصه زد. دلم براش لرزید ولی. اون خیانت کاره کاری می کنم که. تا آخر عمر یادش بمونه تاوان خیانت چیه
نیکا
با بغض از مدرسه خارج شدم و به سمت خونه رفتم. کاشک منم کسی رو داشته بودم که بهم. اعتماد داشته باشه و حرفم رو باور کنه ولی هیچ کسی نبود. اتفاق اون روز رو که برادر م خواب بود. و کسی خونه نبود چطوری ثابتش کنم. خدایا
وقتی وارد حیاط شدم دیدم
ولی اون لیاقت نداره. خدایا چرا باید کسی رو که بعد سال ها پیدا کردم و بهش اعتماد کردم این کارو بکنه.
به خودم آمدم که دیدم چند دقیقه ای می شه که به نیکا زل زدم چشمامو ازش گرفتم و به سمت ماشین حرکت کردم
وقتی سوار شدم دیدم نیکا بهم نگاهی کرد و لبخندی پراز غم و غصه زد. دلم براش لرزید ولی. اون خیانت کاره کاری می کنم که. تا آخر عمر یادش بمونه تاوان خیانت چیه
نیکا
با بغض از مدرسه خارج شدم و به سمت خونه رفتم. کاشک منم کسی رو داشته بودم که بهم. اعتماد داشته باشه و حرفم رو باور کنه ولی هیچ کسی نبود. اتفاق اون روز رو که برادر م خواب بود. و کسی خونه نبود چطوری ثابتش کنم. خدایا
وقتی وارد حیاط شدم دیدم
۶.۵k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.