پدرم این پایان قشنگی نیست چرا سنگسار؟
پدرم این پایان قشنگی نیست چرا سنگسار؟
پدر: بیا ببین قشنگ چشمات رو باز کن خلقت من ،خلقتی که کردم رو هم با حرفاشون خورد کردن و اگر توی جمع قرار بگیرن میگن ما خالی از گناهیم اون یک دیوانست او یک عضو اضافیه بین ما ولی همشون اگر تو شرایطش قرار بگیرند و رسوا بشوند امان از من میخواهند ،حیف که عیب هاشون رو من میدونم .
پسرم اونی که سنگسار میشه یک ادم نیست اون منم ،اونی که قضاوت میشه اونی که تهمت بهش میزنن منم.
من: پدر تو روحت پاکه
پدر: اره پسرم اون من بودم که ممکن بود روزی توبه کنم و روح پاکم رو پس بگیرم ولی نشد خلقت زیبای من رو کشتن و روح زیبای من رو سوزوندن چه درون خودشون چه درون اون انسان.
پدر: بیا ببین قشنگ چشمات رو باز کن خلقت من ،خلقتی که کردم رو هم با حرفاشون خورد کردن و اگر توی جمع قرار بگیرن میگن ما خالی از گناهیم اون یک دیوانست او یک عضو اضافیه بین ما ولی همشون اگر تو شرایطش قرار بگیرند و رسوا بشوند امان از من میخواهند ،حیف که عیب هاشون رو من میدونم .
پسرم اونی که سنگسار میشه یک ادم نیست اون منم ،اونی که قضاوت میشه اونی که تهمت بهش میزنن منم.
من: پدر تو روحت پاکه
پدر: اره پسرم اون من بودم که ممکن بود روزی توبه کنم و روح پاکم رو پس بگیرم ولی نشد خلقت زیبای من رو کشتن و روح زیبای من رو سوزوندن چه درون خودشون چه درون اون انسان.
۲.۲k
۰۶ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.