عشق جنگی من
پارت 19
+پس بقیه برگه کو
_نمیدونم شاید مال قبلا
+ولی اگر مال قبلا بود تا الان افتاده بود
_آره خب
+لویی دنبال اون مرد بگرد با تمام نگهابانا
لویی :چشم
_جین این برگه رو بگیر و ببین مال کی و کیه و تمام دوربین هارو چک کن
جین :چشم
نامجون :بچه شب بیاید بریم فردا صبح دنبال بقیه ی برگه میگردیم
+خیلی خب بریم
_بریم
سوار ماشین شدیم
فلش بک ب عمارت *
+کوک میتونی راه بری
_آره زیاد درو ندارم اخخخ
+آره زیاد درد ندارم دیدیم چجوری آخ گفتی
_خب چیکا کنم منم انسانم منم یک جاییم درد میگره
+خیلی انسانی والا آدم فضایی هم تورو ببینه فرار میکنه
_میدونی چرا فرار میکنه
+چرا
_چون جذاب و خطرناک بخاطر همین فرار میکنه که یوقت ب دوست پسرش خیانت نکنه 👀
+برو برو
_یاع یاع یاع
+گم میشی یا ن
_باشه باشه گم میشم فقط از این نگاه ها جلدی من نکن اوکی میترسم ازت آخه
+یاع یاع
_😐
+خب برو رو تخت
_برا چی نکنه که هههه...
+همون ذهن پاکت رو بیار پایین و بجاش ذهن کثیفت رو ببر بالا
_همه ذهن دارن منم ذهن دارم
+برو بخواب
_"باشه شب بخیر بیب
+شب بخیر خرگوش کوچولو
_برو بخواب یکم مغزت استراحت کنه
+تو هم بخواب تا فرشته ها از بالا بیان مغزت رو تمیز کنن
_خب خوب بخوابی
+همچنین شما
و هر دوتاشون رفتن توی اتاقشون
فلش بک ب فردا صبح *
_ا/ت پاشو کلی کار داریم
+بزا بخوابم
_بهت کیک شکلاتی میدم
+پاشدم
_افرین حالا برو دوش بگیر و بعدش لباس بپوش بیا پایین صبحانه بخور
+اوکی
ا/ت رفت حموم یک دوش کوچیک گرفت و لباسش رو عوض کرد (عکس لباس رو میزارم) و موهاشو حالت داد و باز گذاشتشون و رفت پایین
+سلام
اجوما :سلام دخترم
+واو عجب صبحانه ایی
_اینم کیک بخاطر اینکه دیشب ازم مراقبت کردی برات کیک شکلاتی خریدم
+وای خدا ممنونم
دو دقیقه بعد
_واد فاخ چجور یان همه کیک تو شکمت جا شد پرام موند خودم ریختم
+ایی سیر سیر شدم
_مردم شکم دارن اینم شکم حالا موندم فرق شکمش با مردم چیه 😐میزاشتی برا من خو
+ببخشید دیگه
_خب امروز چیکار کنیم
+بریم جنگل
_باشه بریم ولی مطمئن نیستم لباس جر نخوره با این شکمت
+نگران نباش
لباساشون رو پوشیدن و رفتن جنگل (عکس لباس برای جنگل رو میفرستم)
+پس بقیه برگه کو
_نمیدونم شاید مال قبلا
+ولی اگر مال قبلا بود تا الان افتاده بود
_آره خب
+لویی دنبال اون مرد بگرد با تمام نگهابانا
لویی :چشم
_جین این برگه رو بگیر و ببین مال کی و کیه و تمام دوربین هارو چک کن
جین :چشم
نامجون :بچه شب بیاید بریم فردا صبح دنبال بقیه ی برگه میگردیم
+خیلی خب بریم
_بریم
سوار ماشین شدیم
فلش بک ب عمارت *
+کوک میتونی راه بری
_آره زیاد درو ندارم اخخخ
+آره زیاد درد ندارم دیدیم چجوری آخ گفتی
_خب چیکا کنم منم انسانم منم یک جاییم درد میگره
+خیلی انسانی والا آدم فضایی هم تورو ببینه فرار میکنه
_میدونی چرا فرار میکنه
+چرا
_چون جذاب و خطرناک بخاطر همین فرار میکنه که یوقت ب دوست پسرش خیانت نکنه 👀
+برو برو
_یاع یاع یاع
+گم میشی یا ن
_باشه باشه گم میشم فقط از این نگاه ها جلدی من نکن اوکی میترسم ازت آخه
+یاع یاع
_😐
+خب برو رو تخت
_برا چی نکنه که هههه...
+همون ذهن پاکت رو بیار پایین و بجاش ذهن کثیفت رو ببر بالا
_همه ذهن دارن منم ذهن دارم
+برو بخواب
_"باشه شب بخیر بیب
+شب بخیر خرگوش کوچولو
_برو بخواب یکم مغزت استراحت کنه
+تو هم بخواب تا فرشته ها از بالا بیان مغزت رو تمیز کنن
_خب خوب بخوابی
+همچنین شما
و هر دوتاشون رفتن توی اتاقشون
فلش بک ب فردا صبح *
_ا/ت پاشو کلی کار داریم
+بزا بخوابم
_بهت کیک شکلاتی میدم
+پاشدم
_افرین حالا برو دوش بگیر و بعدش لباس بپوش بیا پایین صبحانه بخور
+اوکی
ا/ت رفت حموم یک دوش کوچیک گرفت و لباسش رو عوض کرد (عکس لباس رو میزارم) و موهاشو حالت داد و باز گذاشتشون و رفت پایین
+سلام
اجوما :سلام دخترم
+واو عجب صبحانه ایی
_اینم کیک بخاطر اینکه دیشب ازم مراقبت کردی برات کیک شکلاتی خریدم
+وای خدا ممنونم
دو دقیقه بعد
_واد فاخ چجور یان همه کیک تو شکمت جا شد پرام موند خودم ریختم
+ایی سیر سیر شدم
_مردم شکم دارن اینم شکم حالا موندم فرق شکمش با مردم چیه 😐میزاشتی برا من خو
+ببخشید دیگه
_خب امروز چیکار کنیم
+بریم جنگل
_باشه بریم ولی مطمئن نیستم لباس جر نخوره با این شکمت
+نگران نباش
لباساشون رو پوشیدن و رفتن جنگل (عکس لباس برای جنگل رو میفرستم)
۶.۲k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.