ادامه//
بعد از خداحافظی کردن با خانم لی از عمارت خارج شدم .
به سمت پارکینگ رفتم که یکی از بادیگاردها جلوم رو گرفت
بادیگارد: شما نمیتونید جلوتر برید .
-: بزار بیاد تو .
بادیگارد نگاهی به لینو انداخت . تعظیم کرد و دور شد
به سمتش رفتم که عصبانی گفت : چرا آرایش کردی؟
+: خیلی کمه ، چرا انقدر رو آرایش کردن من حساسی ؟
- : چون همینطوری خیلی زیبایی و .. وقتی آرایش میکنی .. باعث میشی که دیگران بخوان بهت نگاه کنن
+تو نگران نگاه های بقیه نباش . با کدوم ماشین میریم؟
خم شد و بوسه ی دو ثانیه ای روی پیشونیم گذاشت
-: چطور نگران نباشم ؟
تو دلم گفتم حتما اینم یکی دیگه از شگرد هاشه ، با مهربونی گولم بزنه که شماره میا رو بهش بدم . کور خوندی لی مینهو..
با لبخند زورکی ای تکرار کردم : با کدوم ماشین میریم جناب لی مینهو ؟!
به فراری زرد رنگ گوشه پارکینگ اشاره کرد
-: اون ، با رنگ لِباست سِته .
چشمام و توی حدقه چرخوندم و سمت فراری رفتم . بعد از باز شدن در داخلش نشستم . خودش هم نشست . برای یک دقیقه با خودم فکر کردم ، منی که تا دیروز یه برده بودم که حق نداشتم حتی باهاش حرف بزنم ، چطور یکهو انقدر صمیمی شدیم . این رفتارش غیرمعمول بود . واقعا چی تو فکرش میگذره که من ازش خبر ندارم ؟ یه طوفان بعد از آرامش تو راهه؟
استارت ماشین رو زد و پاش رو روی گاز فشرد.
با یه دست ، فرمون ماشین رو گرفته بود و با دست آزادش دست من رو بین دستهاش گرفت .
+: دلیل اینکارا چیه؟
-: کدوم کار؟
+: اینکه سعی میکنی انقدر رمانتیک باشی؟
-: من میخوام جبران کنم ، میخوام تمام بدی هایی که در حقت کردم رو جبران کنم ..
چند دقیقه بعد با شدت ترمز گرفت
- : رسیدیم
در ماشین رو باز کردم و پیاده شدم
پشت سر لینو وارد کافه شدیم . به کافه خالی نگاهی انداختم
+: اینجا خیلی معروفه ولی چرا خالیه؟!
- : چون رزرو شده اس .
پشت یکی از میزها نشستم . اون هم روبروم نشست
گارسون : اوه آقای لی خوش اومدید .
- ممنون .
گارسون : و این خانم ؟
-: لیهو فکر نمیکنی بهتره که فقط کارِت رو انجام بدی؟
گارسون : بله آقا .. چی میل دارید؟
لینو منو رو باز کرد و جلوم گذاشت.
+نمیدونم واقعا
-: پس خودم سفارش میدم ، دوتا آیس آمریکانو و .. امم.. ببینم هنوزم از اون چیزکیک های انگلیسی دارید؟ توی منو نمیبینمشون
گارسون : اگر بخواید سفارش ویژه اس براتون درست میکنیم
به سمت پارکینگ رفتم که یکی از بادیگاردها جلوم رو گرفت
بادیگارد: شما نمیتونید جلوتر برید .
-: بزار بیاد تو .
بادیگارد نگاهی به لینو انداخت . تعظیم کرد و دور شد
به سمتش رفتم که عصبانی گفت : چرا آرایش کردی؟
+: خیلی کمه ، چرا انقدر رو آرایش کردن من حساسی ؟
- : چون همینطوری خیلی زیبایی و .. وقتی آرایش میکنی .. باعث میشی که دیگران بخوان بهت نگاه کنن
+تو نگران نگاه های بقیه نباش . با کدوم ماشین میریم؟
خم شد و بوسه ی دو ثانیه ای روی پیشونیم گذاشت
-: چطور نگران نباشم ؟
تو دلم گفتم حتما اینم یکی دیگه از شگرد هاشه ، با مهربونی گولم بزنه که شماره میا رو بهش بدم . کور خوندی لی مینهو..
با لبخند زورکی ای تکرار کردم : با کدوم ماشین میریم جناب لی مینهو ؟!
به فراری زرد رنگ گوشه پارکینگ اشاره کرد
-: اون ، با رنگ لِباست سِته .
چشمام و توی حدقه چرخوندم و سمت فراری رفتم . بعد از باز شدن در داخلش نشستم . خودش هم نشست . برای یک دقیقه با خودم فکر کردم ، منی که تا دیروز یه برده بودم که حق نداشتم حتی باهاش حرف بزنم ، چطور یکهو انقدر صمیمی شدیم . این رفتارش غیرمعمول بود . واقعا چی تو فکرش میگذره که من ازش خبر ندارم ؟ یه طوفان بعد از آرامش تو راهه؟
استارت ماشین رو زد و پاش رو روی گاز فشرد.
با یه دست ، فرمون ماشین رو گرفته بود و با دست آزادش دست من رو بین دستهاش گرفت .
+: دلیل اینکارا چیه؟
-: کدوم کار؟
+: اینکه سعی میکنی انقدر رمانتیک باشی؟
-: من میخوام جبران کنم ، میخوام تمام بدی هایی که در حقت کردم رو جبران کنم ..
چند دقیقه بعد با شدت ترمز گرفت
- : رسیدیم
در ماشین رو باز کردم و پیاده شدم
پشت سر لینو وارد کافه شدیم . به کافه خالی نگاهی انداختم
+: اینجا خیلی معروفه ولی چرا خالیه؟!
- : چون رزرو شده اس .
پشت یکی از میزها نشستم . اون هم روبروم نشست
گارسون : اوه آقای لی خوش اومدید .
- ممنون .
گارسون : و این خانم ؟
-: لیهو فکر نمیکنی بهتره که فقط کارِت رو انجام بدی؟
گارسون : بله آقا .. چی میل دارید؟
لینو منو رو باز کرد و جلوم گذاشت.
+نمیدونم واقعا
-: پس خودم سفارش میدم ، دوتا آیس آمریکانو و .. امم.. ببینم هنوزم از اون چیزکیک های انگلیسی دارید؟ توی منو نمیبینمشون
گارسون : اگر بخواید سفارش ویژه اس براتون درست میکنیم
۲.۶k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.