دوست پسر وحشی من پارت ۱۲
لیا ویو:
صبح با درد زیادی از خواب پاشدم و دلم می خواست گریه کنم اما با یاد آوری دیشب نا خواسته اشک از چشمام سرازیر شد هعی من دارم درد میکشم ولی حضرت آقا داخل خواب نازه
سوجون ویو :
با صدای گریه ی لیا ازخواب بیدار شدم ولی تکون نخوردم که راحت گریه کنه درسته دیشب خیلی زیاده روی کردم خب درواقع تقصیر خودش بود نباید پرویی می کرد که ۷ راندش بشه ۲۴ راند
لیا ویو :
از روی تخت بلند شدم و رفتم پایین دنبال مسکن که یهو سوجون اومد و گفت
ادامه دارد.........
لایک کامنت فالو یادتون نره 😘
صبح با درد زیادی از خواب پاشدم و دلم می خواست گریه کنم اما با یاد آوری دیشب نا خواسته اشک از چشمام سرازیر شد هعی من دارم درد میکشم ولی حضرت آقا داخل خواب نازه
سوجون ویو :
با صدای گریه ی لیا ازخواب بیدار شدم ولی تکون نخوردم که راحت گریه کنه درسته دیشب خیلی زیاده روی کردم خب درواقع تقصیر خودش بود نباید پرویی می کرد که ۷ راندش بشه ۲۴ راند
لیا ویو :
از روی تخت بلند شدم و رفتم پایین دنبال مسکن که یهو سوجون اومد و گفت
ادامه دارد.........
لایک کامنت فالو یادتون نره 😘
۹۶۱
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.