پری ابدی. ژانر: افسانه"فانتزی "درام" پریان "ماجراجویی

ــــ(اونی که بال داره رز اونی که تو کاور بال نداره
ناتاشا)

_رز پاشو دخترم.
_هوف مامان..
_غرغر نکن بیا صبحانه.
لباس ام رو پوشیدم.
لباسم یه دامن توری راحتی با یه کراپ استین کوتاه که یه کش دورش بسته شده (مثل کاور)
مامان برای صبحانه نوعی نون تست با مربا تمشک درست میکنع.
تکه ای از نون رو داخل مربا میزنم و میخورم.
چایی که دم کشید ریختم تو استکان و خوردم..
چند دقیقه ای گذشت کت کوتاهم رو پوشیدم و به بیرون دویدم.
ناتاشا اونجا بود. داشت نامه مینوشت.
نمیدونم تو نامه داشت چی مینوشت ولی اسم من داخل نامه بود.
رز: چی مینویسی؟
ناتاشا: نامه برای مدرسه پریان که مارو اونجا قبول کننـ
رز: واقعاااااا
رز: حالا مدرسه پریان چیست؟
"ناتاشا: مدرسه پریان به دو بخش تقسیم میشه یعنی خوب و بد.
که به زبون اونها میشه ابدی و رفتنی.
ناتاشا: ولی فک کنم تو بیوفتی تو بد چون خیلی زشت و بی مصرف هستی ـ
رز:............. ـ. ـ. ـ.............
ناتاشا: امشب میریم به جنگل ارزو.
رز:. ب... اشه
ـــــــپرشزمانی ـــــــــــــــــــ
شب شد..