عشق دردسر ساز پارت 4
«مهمانی اخر سال» *از زبان انیا*
من و دامیان وارد سالن شدیم و با هم رقصیدیم از شانس گند هارو و کیو هم توی مهمونی همش کنار ما بودن که مدیر گفت...
مدیر:سلام بچه ها خب 2 نفری که ممتاز شدن میرن به اتاق 130 و کلاس 7 اینم شنل هاتون در ضمن اینم بگم که شما فردا اردو دارید و میرید به کوهستان حالا گروه های 5 نفره بکی ، انیا، الیسا، روکسی و لیانا راستی دامیان درموند به درخواست خانواده خود تا مدت 2 سال به مدرسه دونگ فرستاده می شن
«توی خانه ی دامیان» *از زبان دامیان*
با گریه اومدم خونه و به مامانم گفتم...
من:چرا مدرسم رو عوض کردی
ملیندا:چون به خاطر یه قرار داد مهم با شرکتمون خواستن یه دانش اموز خوب براشون به مدت 2 سال بفرستیم
رفتم تو اتاقم و با خودم گفتم...
ذهن من:اخه اینطوری وقتی برگردم مدرسه ادن کلاسم عوض میشه و فقط 9 ماه وقت دارم لعنت
«3 سال بعد» *از زبان دامیان*
حالا فقط 1 ساعت وقت دارم پی همین الان درخواست ازدواج میکنم و سریع حلقه ای که واسه این موقع بود رو دراوردم و...
*از زبان انیا*
داشتم با بکی حرف میزدم دامیان جلوم زانو زد و گفت...
دامیان:با من ازدواج می کنی
تا اومدم بگم بله یهو
من و دامیان وارد سالن شدیم و با هم رقصیدیم از شانس گند هارو و کیو هم توی مهمونی همش کنار ما بودن که مدیر گفت...
مدیر:سلام بچه ها خب 2 نفری که ممتاز شدن میرن به اتاق 130 و کلاس 7 اینم شنل هاتون در ضمن اینم بگم که شما فردا اردو دارید و میرید به کوهستان حالا گروه های 5 نفره بکی ، انیا، الیسا، روکسی و لیانا راستی دامیان درموند به درخواست خانواده خود تا مدت 2 سال به مدرسه دونگ فرستاده می شن
«توی خانه ی دامیان» *از زبان دامیان*
با گریه اومدم خونه و به مامانم گفتم...
من:چرا مدرسم رو عوض کردی
ملیندا:چون به خاطر یه قرار داد مهم با شرکتمون خواستن یه دانش اموز خوب براشون به مدت 2 سال بفرستیم
رفتم تو اتاقم و با خودم گفتم...
ذهن من:اخه اینطوری وقتی برگردم مدرسه ادن کلاسم عوض میشه و فقط 9 ماه وقت دارم لعنت
«3 سال بعد» *از زبان دامیان*
حالا فقط 1 ساعت وقت دارم پی همین الان درخواست ازدواج میکنم و سریع حلقه ای که واسه این موقع بود رو دراوردم و...
*از زبان انیا*
داشتم با بکی حرف میزدم دامیان جلوم زانو زد و گفت...
دامیان:با من ازدواج می کنی
تا اومدم بگم بله یهو
۳.۲k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.