دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۲۳=
دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۲۳=
از زبان کوک نشسته بودم داخل اتاقم داشتم کار هام رو انجام میدادم ک در اتاقم زده شد
جانگ:ارباب میتونم بیام داخل؟
=:بیا
جانگ:ارباب من درخواست قرار داد رو برای اون باندی ک گفتید فرستادم قراره فردا شب از ایتالیا بیان کره
=:هوم خوبه پس گفتی اسم رئیس باندشون چیه؟
جانگ:هوانگ هیونجین
=:مرخصی
رفت بیرون درم بست بعد از یک ساعت کار هام تموم شد رفتم دارک وب تنها جایی ک بهم آرامش میداد سوار لیموزینم شدم حرکت کردم بعد از چند مین رسیدیم وارد ک شدم بوی خون صدای جیغ صدای فشنگ اسلحه همه ی اینا به من آرامش میداد رفتم توی یکی از اتاقا باید از مرده حرف میکشیدم وارد اتاق شدم روی یک صندلی چرمی مشکی ک روبه روی مرده بود نشستم جام مشروبم هم دستم گرفتم
مرده:هه رئیس باندشون تویی بچه؟
=:از آدمای زبون درازی خیلی بدم میاد پس لال شو فقط چیزی ک باید بگی رو بگو
مرده:فک کردی من واقعا به تو چیزی میگم کاملا در اشتباهی برو دستاتو بخون
=:اوفف دیگ عصابمو ریختی بهم(جدی و عصبی)
=:آمادش کنین
جانگ:چشم ارباب
مرده:هر کاری هم کنی من نمیگم
=:حالا میبینیم
مرده رو به صندلی بستن محکم میخ دلر رو نزدیکش کردن جوری ک جلوی قلبش بود
مرده:این چیه اسباب بازیه؟(نیشخند)
=:بلند شدم رفتم سمتش گفتم
وقتی که رفته بودم روسیه اینو از مافیا های روسی یاد گرفتم از دستگاهش خوشم اومد منم یکی خریدم این دستگاهی هستش ک وقتی بره توی بدنت توی هر چند دقیقه ۵ سانت از بدنت رو شکاف میده و طی ۱ ساعت میمیری
مرده:چی...چی داری میگی تو (باترس)
=:حالا میخوای حرف بزن میخوای نزن
نشستم روی صندلیم مشروبم رو میخوردم و آماده دیدن اون صحنه ی لذت بخش شدم
=:دستگاه رو روشن کنین
دستگاه روشن شد همین جوری هی نزدیک تر و نزدیک تر میرفت جیغای مرده در اومده بود
مرده:با...باشه میگم توروخدا اینو ببر عقب(ترس و گریه)
=:میشنوم
مرده:کاره جانگ من دست راست جانگ هستم اون بهم دستور داد ک این کارو بکنم توروخدا از جون من بگذرین ارباب هر چی هر کاری ک بخواهین براتون انجام میدم التماستون میکنم ارباب
=:ههه گفتم ک هیچ کس در برابر من هیچ مقاومتی نداره آفرین کارت خوب بود جانگ دستگاه رو روشن کن
مرده:من ک گفتم توروخدا نکنین
=:از تقلا بدم میاد خفه شو در ضمن باید با همون بار اول زر میزدی دیگ اون وقت شاید نمیمردی(خنده ی ترسناک)
از اتاق بلند شدم رفتم بیرون به سمت عمارتم حرکت کردم از ماشین پیاده شدم رفتم توی اتاقم وارد حموم شدم دوش آب سرد رو باز کردم بعد از چند مین رفتم بیرون شلوارکم رو پوشیدم رفتم جلوی آینه به هیکلم نگاه کردم واقعا بی نقص بود نصف عشق میسو به من بخاطر سیکس پکام بود ههه الان اگ بود چقد خوب میشد هعییی رفتم دراز کشیدم رو تخت
از زبان کوک نشسته بودم داخل اتاقم داشتم کار هام رو انجام میدادم ک در اتاقم زده شد
جانگ:ارباب میتونم بیام داخل؟
=:بیا
جانگ:ارباب من درخواست قرار داد رو برای اون باندی ک گفتید فرستادم قراره فردا شب از ایتالیا بیان کره
=:هوم خوبه پس گفتی اسم رئیس باندشون چیه؟
جانگ:هوانگ هیونجین
=:مرخصی
رفت بیرون درم بست بعد از یک ساعت کار هام تموم شد رفتم دارک وب تنها جایی ک بهم آرامش میداد سوار لیموزینم شدم حرکت کردم بعد از چند مین رسیدیم وارد ک شدم بوی خون صدای جیغ صدای فشنگ اسلحه همه ی اینا به من آرامش میداد رفتم توی یکی از اتاقا باید از مرده حرف میکشیدم وارد اتاق شدم روی یک صندلی چرمی مشکی ک روبه روی مرده بود نشستم جام مشروبم هم دستم گرفتم
مرده:هه رئیس باندشون تویی بچه؟
=:از آدمای زبون درازی خیلی بدم میاد پس لال شو فقط چیزی ک باید بگی رو بگو
مرده:فک کردی من واقعا به تو چیزی میگم کاملا در اشتباهی برو دستاتو بخون
=:اوفف دیگ عصابمو ریختی بهم(جدی و عصبی)
=:آمادش کنین
جانگ:چشم ارباب
مرده:هر کاری هم کنی من نمیگم
=:حالا میبینیم
مرده رو به صندلی بستن محکم میخ دلر رو نزدیکش کردن جوری ک جلوی قلبش بود
مرده:این چیه اسباب بازیه؟(نیشخند)
=:بلند شدم رفتم سمتش گفتم
وقتی که رفته بودم روسیه اینو از مافیا های روسی یاد گرفتم از دستگاهش خوشم اومد منم یکی خریدم این دستگاهی هستش ک وقتی بره توی بدنت توی هر چند دقیقه ۵ سانت از بدنت رو شکاف میده و طی ۱ ساعت میمیری
مرده:چی...چی داری میگی تو (باترس)
=:حالا میخوای حرف بزن میخوای نزن
نشستم روی صندلیم مشروبم رو میخوردم و آماده دیدن اون صحنه ی لذت بخش شدم
=:دستگاه رو روشن کنین
دستگاه روشن شد همین جوری هی نزدیک تر و نزدیک تر میرفت جیغای مرده در اومده بود
مرده:با...باشه میگم توروخدا اینو ببر عقب(ترس و گریه)
=:میشنوم
مرده:کاره جانگ من دست راست جانگ هستم اون بهم دستور داد ک این کارو بکنم توروخدا از جون من بگذرین ارباب هر چی هر کاری ک بخواهین براتون انجام میدم التماستون میکنم ارباب
=:ههه گفتم ک هیچ کس در برابر من هیچ مقاومتی نداره آفرین کارت خوب بود جانگ دستگاه رو روشن کن
مرده:من ک گفتم توروخدا نکنین
=:از تقلا بدم میاد خفه شو در ضمن باید با همون بار اول زر میزدی دیگ اون وقت شاید نمیمردی(خنده ی ترسناک)
از اتاق بلند شدم رفتم بیرون به سمت عمارتم حرکت کردم از ماشین پیاده شدم رفتم توی اتاقم وارد حموم شدم دوش آب سرد رو باز کردم بعد از چند مین رفتم بیرون شلوارکم رو پوشیدم رفتم جلوی آینه به هیکلم نگاه کردم واقعا بی نقص بود نصف عشق میسو به من بخاطر سیکس پکام بود ههه الان اگ بود چقد خوب میشد هعییی رفتم دراز کشیدم رو تخت
۱۵.۷k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.