part 70
#part_70
#فرار
کلا خودمو دید زدم ماشالله قربونت برم خدا چی آفریدی خدایی حیف من نیست بدینم به این ارسلان دیوونه یهو وجدانم پرید روم و گفت ینی نیکت خدا شاهده میزنمت صدا بوق تریلی بدی همین الان ننه من بود داشت این پسره رو میخورد ؟اعصاب معصاب تعطیله هااااا خودتو بپا منم کال ترجیح دادم همونجوری قهوه ای بمونم نمیدونم چرا اینقدر این وجدان ما با این ارسلان لجه والا بابا فقط یکم مشکل اعصاب داره همین وگرنه ساخت ظاهری و زیر بنا و جزئیات تکمیله تکمیله بیخیال شدمو کسل نشستم رو تخت بابا حوصلم پوکید که سر ناچاری گوشیمو روشن کردمو شروع کردم بازی کردن یه ساعتم سرم تو گوشیم بود که دیگه احساس کردم دارم کور میشم گوشیو شوت کردم تو ساک و چهار زانو رو تخت نشستم اه ! این ارسلانم به خرس گفته برو من جات شیفتم زخم بستر نگرفت بس خوابید ؟ نمرده باشه ؟اروم زبونمو گاز گرفتم خاک تو سرم کشتمش الکی الکی خو چرا بیدار نمیشه حالا همه هم خوابن که اومدم دیگه بزنم زیر گریه که یهو چشمم به پارچ آب کنار عسلی افتاد
الان خدایی چند نفر دارن به اون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنن آخخخ که من کلی با این پارچ آب خاطره دارم خبیث یه نگاه به پارچ آبی کردم یه نگاه به ارسلان فلک زده دوباره یه نگاه به پارچ آب باز یه نگاه به ارسلان از همه جا بیخبر چی میشه خو مثلا ؟ فوقش دوتا داد میزنه منم بلند تر جواب شو میدم دیگههه خیز برداشتمو پارچو گرفتم تو دستم مثکه اینبار شانس داشت یکم که ابش مال دیشب بود و ولرم بود خوبه دیگه اروم از تخت اومدم پایین و بالا سرش ایستادم خب خدایا هوامو داشته باشیا فدات بشم نخورتم یهو !؟
نه بابا چرا جو میدم الکی بلاخره باید یه جا تخلیه شیم یانه سرمو تکون دادم و بی توجه به وجدان جونم که داشت خودشو جر میداد طی یه حرکت خیلی ساده کل آبو رو سرش خالی کردم بدبخت همچین داد بلندی کشید و صاف نشست که گفتم سنگ کوب کرد حالا منم نمیکنم در برمااا ایستادم با لبخند ژگوند نگاش میکنم یهو برگشت و با بهت و چشمای سرخ بهم خیره شد همونی شد که گفتم اصلا نفهمید از کجا خورد وای مامان بیخیال چرا داره سرخ تر میشه ؟ اینجوری نگا میکه چراااا بابا خب بلاخره شیطنته دیگه پیش میاد!!!
خدا بخیر کنه قراره دعوا بزن بزن شه😐😂
میگما تازه 70 پارت شد و هنو هیچ اتفاقی نیفتاده این رمان همچنان ادامه دارد شاید 400 پارت بشه تحمل دارین؟😂🎀
راسی نظرتونه پیج جدا برا خودم بزنم بزنم یا همین پیج خودمم بزارم😐😂؟!
#فرار
کلا خودمو دید زدم ماشالله قربونت برم خدا چی آفریدی خدایی حیف من نیست بدینم به این ارسلان دیوونه یهو وجدانم پرید روم و گفت ینی نیکت خدا شاهده میزنمت صدا بوق تریلی بدی همین الان ننه من بود داشت این پسره رو میخورد ؟اعصاب معصاب تعطیله هااااا خودتو بپا منم کال ترجیح دادم همونجوری قهوه ای بمونم نمیدونم چرا اینقدر این وجدان ما با این ارسلان لجه والا بابا فقط یکم مشکل اعصاب داره همین وگرنه ساخت ظاهری و زیر بنا و جزئیات تکمیله تکمیله بیخیال شدمو کسل نشستم رو تخت بابا حوصلم پوکید که سر ناچاری گوشیمو روشن کردمو شروع کردم بازی کردن یه ساعتم سرم تو گوشیم بود که دیگه احساس کردم دارم کور میشم گوشیو شوت کردم تو ساک و چهار زانو رو تخت نشستم اه ! این ارسلانم به خرس گفته برو من جات شیفتم زخم بستر نگرفت بس خوابید ؟ نمرده باشه ؟اروم زبونمو گاز گرفتم خاک تو سرم کشتمش الکی الکی خو چرا بیدار نمیشه حالا همه هم خوابن که اومدم دیگه بزنم زیر گریه که یهو چشمم به پارچ آب کنار عسلی افتاد
الان خدایی چند نفر دارن به اون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنن آخخخ که من کلی با این پارچ آب خاطره دارم خبیث یه نگاه به پارچ آبی کردم یه نگاه به ارسلان فلک زده دوباره یه نگاه به پارچ آب باز یه نگاه به ارسلان از همه جا بیخبر چی میشه خو مثلا ؟ فوقش دوتا داد میزنه منم بلند تر جواب شو میدم دیگههه خیز برداشتمو پارچو گرفتم تو دستم مثکه اینبار شانس داشت یکم که ابش مال دیشب بود و ولرم بود خوبه دیگه اروم از تخت اومدم پایین و بالا سرش ایستادم خب خدایا هوامو داشته باشیا فدات بشم نخورتم یهو !؟
نه بابا چرا جو میدم الکی بلاخره باید یه جا تخلیه شیم یانه سرمو تکون دادم و بی توجه به وجدان جونم که داشت خودشو جر میداد طی یه حرکت خیلی ساده کل آبو رو سرش خالی کردم بدبخت همچین داد بلندی کشید و صاف نشست که گفتم سنگ کوب کرد حالا منم نمیکنم در برمااا ایستادم با لبخند ژگوند نگاش میکنم یهو برگشت و با بهت و چشمای سرخ بهم خیره شد همونی شد که گفتم اصلا نفهمید از کجا خورد وای مامان بیخیال چرا داره سرخ تر میشه ؟ اینجوری نگا میکه چراااا بابا خب بلاخره شیطنته دیگه پیش میاد!!!
خدا بخیر کنه قراره دعوا بزن بزن شه😐😂
میگما تازه 70 پارت شد و هنو هیچ اتفاقی نیفتاده این رمان همچنان ادامه دارد شاید 400 پارت بشه تحمل دارین؟😂🎀
راسی نظرتونه پیج جدا برا خودم بزنم بزنم یا همین پیج خودمم بزارم😐😂؟!
۴.۱k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.