تبهکار فریبنده
چشم هام رو باز کردم توی ماشین بودم اما من که یکدفعه یادم امد چه اتفاقی افتاده و با شتاب از روی صندلی بلند شدم
÷بیدار شدی
+من کجام
÷تو ماشین من
+تهیونگ اون کجاست چه بلای سرش اوردی
÷اونجاست
داشت به عمارت چویی نشون میداد پس اگه اون عمارتت پس ما دوتا کوچه بالا تریم
+اگه تهیونگ بفهمه زندهات نمیزار
÷۱
+چی
÷۲
+داری چی میشماری
÷و۳
صدای انفجار توی سرم امد و برای چند ثانیه گوشام سوت می کشید بلند شدم و دیدم عمارت چوی با خاک یکسان شده و تهیونگ ناخوداگاه اشک از چشم هام سرازیر شد درست دوستش نداشتم اما دلم نمی خواست بمیره چون اون پدر بچمه و غیر از اون من کس دیگه جز اون نداشتم
+ عوضی قاتل تو اون کشتی (داد و گریه)
÷چی (شوکه)
+تو اون کشتی(گریه)
÷انجلا اروم باش اتفاقی برات میوفته
+چرا نزاشتی هق منم هق بمیرم
÷چی داری میگی اروم باش
یکدفعه در ماشین باز شد و یک نفر وارد شد
؟.....
با اینکه شرطا نرسید گذاشتم لطفا وقتی لایک می کنید کامنتم بذارید
÷بیدار شدی
+من کجام
÷تو ماشین من
+تهیونگ اون کجاست چه بلای سرش اوردی
÷اونجاست
داشت به عمارت چویی نشون میداد پس اگه اون عمارتت پس ما دوتا کوچه بالا تریم
+اگه تهیونگ بفهمه زندهات نمیزار
÷۱
+چی
÷۲
+داری چی میشماری
÷و۳
صدای انفجار توی سرم امد و برای چند ثانیه گوشام سوت می کشید بلند شدم و دیدم عمارت چوی با خاک یکسان شده و تهیونگ ناخوداگاه اشک از چشم هام سرازیر شد درست دوستش نداشتم اما دلم نمی خواست بمیره چون اون پدر بچمه و غیر از اون من کس دیگه جز اون نداشتم
+ عوضی قاتل تو اون کشتی (داد و گریه)
÷چی (شوکه)
+تو اون کشتی(گریه)
÷انجلا اروم باش اتفاقی برات میوفته
+چرا نزاشتی هق منم هق بمیرم
÷چی داری میگی اروم باش
یکدفعه در ماشین باز شد و یک نفر وارد شد
؟.....
با اینکه شرطا نرسید گذاشتم لطفا وقتی لایک می کنید کامنتم بذارید
۲.۸k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.