مافیای سرد
پارت ۱۵
رسیدیم به یه عمارت بزرگ عمارت خیلی خوشگلی بود رفتیم داخل که
. عههههههه ددی بالاخره اومدی .... این باز همون هر.زست
ـ انقدر اسم خودتو رو دوست دختر من نزار
پ.ک : پسره پرو من یه بار گفتم با جیسو ازدواج میکنی تو هم بگو چشم
ـ بابا تو مگه فقط به خاطر پول نمیگی من با جیسو ازدواج کنم ؟! خب ات هم از این هر.زه خانم هم پولدار تره راستی من عاشق جیسو نیستم من عاشق اتم
پ.ک : ات تو عاشق جونگ کوکی ؟!
+ آ...آره
پ.ک : خب .... خب باید فکر کنم ! ... راستی آن تو فامیلیت چیه ؟!
+ کیم
ـ آها.... چییییییی تو دختر آقای جونگ مینی ؟! مگه اون ورشکست نشد؟!
+ چرا ولی اون بعد مرگش کل ارث و میراثش به من رسید
ـ جونگ مین .... مرده !
+ آره
° من اینجا هویجم ( عشوه ) ددی یعنی تو نمیخوای با من ازدواج کنی ( اشک تمساح )
ـ بابا راستی میدونستی که جیسو فقط میخواد به خاطر پول با من ازدواج کنه که پولامونو بالا بکشه
پ.ک : چیییییییییییی
° تو... تو از کجا میدونی؟!
ـ وقتی داشتی با او دوست پسر هولت حرف میزدی شنیدم .... ادامه دارد
رسیدیم به یه عمارت بزرگ عمارت خیلی خوشگلی بود رفتیم داخل که
. عههههههه ددی بالاخره اومدی .... این باز همون هر.زست
ـ انقدر اسم خودتو رو دوست دختر من نزار
پ.ک : پسره پرو من یه بار گفتم با جیسو ازدواج میکنی تو هم بگو چشم
ـ بابا تو مگه فقط به خاطر پول نمیگی من با جیسو ازدواج کنم ؟! خب ات هم از این هر.زه خانم هم پولدار تره راستی من عاشق جیسو نیستم من عاشق اتم
پ.ک : ات تو عاشق جونگ کوکی ؟!
+ آ...آره
پ.ک : خب .... خب باید فکر کنم ! ... راستی آن تو فامیلیت چیه ؟!
+ کیم
ـ آها.... چییییییی تو دختر آقای جونگ مینی ؟! مگه اون ورشکست نشد؟!
+ چرا ولی اون بعد مرگش کل ارث و میراثش به من رسید
ـ جونگ مین .... مرده !
+ آره
° من اینجا هویجم ( عشوه ) ددی یعنی تو نمیخوای با من ازدواج کنی ( اشک تمساح )
ـ بابا راستی میدونستی که جیسو فقط میخواد به خاطر پول با من ازدواج کنه که پولامونو بالا بکشه
پ.ک : چیییییییییییی
° تو... تو از کجا میدونی؟!
ـ وقتی داشتی با او دوست پسر هولت حرف میزدی شنیدم .... ادامه دارد
۴.۰k
۱۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.