وای دیشب خواب نامجون و دیدم
وای دیشب خواب نامجون و دیدم
بیا تا برات بگم
وای ما رفته بودیم جایی که حدودا مثه کنسرت بی تی اس بود ولی کنسرت بی تی اس نبود. من لباس عروس تنم بود😂
بعد دیدم همه ارمی بمب دستشونه البته همه هم که نه بعضیا.
بعد به مامانم گفتم میری ببینی اینو از کجا خریدن چن تومنه؟
مامانم گف باشه و رف.
بعدش مامانم داش از چنتا پله بالا میرف که بی تی اس هم کنار اون پله ها نشسه بودن ینی دوتا پله ی دوازده تایی کنار هم بود ولی با یه مانع از هم جدا شده بود.
بعدش من بی تی اس و دیدم بعدش رفتم که برم پیششون یهو پرت شدم وسط سالن. اونجا کف سالنشوکف و اب ریخته بودن😂منم سر خوردم افتادم کنار پایه مجریه😂
بعد یهو کف سالن شد استخر😐
من داشتم شنا میکردم که یهو نامجون اومد.
چن نفر بودن که از گروه های مختلف کیپاپ اومده بودن
مثلا تهیون از تی اکس تی، نامجون از بی تی اس
فق همینارو میشناختم
ولی بازم اون اولش جیهوپ و تهیونگ و دیدم که اونجا نشسن😭😭😭
ولی من توی تی اکس تی بایسم بومگیوعه😭
اونا نشسه بودن تو تیوب منم یهو استین یکیو گرفتم بد دیدم نامجونه
بعد تیوبشو گرفتم و بردم تا پله ی استخر و بالا اومدم
بعد نمیدونم چی شد یهو اومدیم تو یه خونه و اون میتونس فارسی حرف بزنه
بغلش کردم واقعا قدش در برابر من که قدم۱۶۴خیلی بلند بود. همینطور تو بغلش بودم ازش پرسیدم نامجون شوگا رف سربازی؟ گف اره رف. گفتم مگه به خاطر شونه اش قرار نبود معاف شه؟ گف نه رفته.
گفتم تهیونگ چی؟ قراره بره؟
گف اره اونم میخواد بره.
گفتم مگه تهیونگ کف پاش صاف نیس؟ گف نه صاف نیس.(ولی تهیونگ کف پاش صافه. ببین نامجون از تهیونگ خبر نداره😐😐)
خلاصه نمیدونم چی شد که یهو از خواب توی خواب بیدار شدم
ینی توی خوابم داشتم خواب میدیدم😐
بیدار شدم توی خوابم و دیدم یه نون تو بغلمه😂
بعد نون رو خوردم😂
وایی فق اونجاش که نامجون و بغل کردم
وایییییی خیلی بدنش خوب بوددددددد😭😭😭😭
بیا تا برات بگم
وای ما رفته بودیم جایی که حدودا مثه کنسرت بی تی اس بود ولی کنسرت بی تی اس نبود. من لباس عروس تنم بود😂
بعد دیدم همه ارمی بمب دستشونه البته همه هم که نه بعضیا.
بعد به مامانم گفتم میری ببینی اینو از کجا خریدن چن تومنه؟
مامانم گف باشه و رف.
بعدش مامانم داش از چنتا پله بالا میرف که بی تی اس هم کنار اون پله ها نشسه بودن ینی دوتا پله ی دوازده تایی کنار هم بود ولی با یه مانع از هم جدا شده بود.
بعدش من بی تی اس و دیدم بعدش رفتم که برم پیششون یهو پرت شدم وسط سالن. اونجا کف سالنشوکف و اب ریخته بودن😂منم سر خوردم افتادم کنار پایه مجریه😂
بعد یهو کف سالن شد استخر😐
من داشتم شنا میکردم که یهو نامجون اومد.
چن نفر بودن که از گروه های مختلف کیپاپ اومده بودن
مثلا تهیون از تی اکس تی، نامجون از بی تی اس
فق همینارو میشناختم
ولی بازم اون اولش جیهوپ و تهیونگ و دیدم که اونجا نشسن😭😭😭
ولی من توی تی اکس تی بایسم بومگیوعه😭
اونا نشسه بودن تو تیوب منم یهو استین یکیو گرفتم بد دیدم نامجونه
بعد تیوبشو گرفتم و بردم تا پله ی استخر و بالا اومدم
بعد نمیدونم چی شد یهو اومدیم تو یه خونه و اون میتونس فارسی حرف بزنه
بغلش کردم واقعا قدش در برابر من که قدم۱۶۴خیلی بلند بود. همینطور تو بغلش بودم ازش پرسیدم نامجون شوگا رف سربازی؟ گف اره رف. گفتم مگه به خاطر شونه اش قرار نبود معاف شه؟ گف نه رفته.
گفتم تهیونگ چی؟ قراره بره؟
گف اره اونم میخواد بره.
گفتم مگه تهیونگ کف پاش صاف نیس؟ گف نه صاف نیس.(ولی تهیونگ کف پاش صافه. ببین نامجون از تهیونگ خبر نداره😐😐)
خلاصه نمیدونم چی شد که یهو از خواب توی خواب بیدار شدم
ینی توی خوابم داشتم خواب میدیدم😐
بیدار شدم توی خوابم و دیدم یه نون تو بغلمه😂
بعد نون رو خوردم😂
وایی فق اونجاش که نامجون و بغل کردم
وایییییی خیلی بدنش خوب بوددددددد😭😭😭😭
۴.۹k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.