دختر خوانده ی هیولا پارت هیجده
•••دختر خوانده ی هیولا•••
•••پارت هیجده•••
"سونیک"
ولو شدم رو مبل: اخیش.
روژ- به نظرتون زمان زود نگذشته؟
- چرا.. ولی الان که الیزابت بزرگ تر شده مراقبت کردن ازش نسبت به قبل راحت تر میشه.
سیلور- دلم برا الیزابت تنگ شد.
شدو- ظهر برمیگرده دیگه.
سیلور- ولی من بازم دلم براش تنگ میشهه.
تیلز- سیلور الیزابت وقتی برگشت میاد کمک من تو کارگاه.
سیلور- هننن؟ قرار بود تو نوشتن تکالیفش کمکش کنم.
امی- من قرار بود بهش یاد بدم کیک بپزه...
شدو- هیچ کدوم از این کارارو نمیکنه چون قراره با من ریاضی کار کنه.
تیلز- شدوو.
شدو- چیه؟ ریاضی درس مهمیه.
- فک کنم به اندازه ی کافی وقت برای همه ی کارها داشته باشیم.
روژ- شاید.
"الیزابت"
معلم از کلاس رفت بیرون کتابمو بستم و گذاشتم توی کیفم. زنگ خونه ست... زود برمیگردم خونه...
یهو یکی زد به شونه ام و گفت: ببینین کی اینجاست.
خشکم زد..
•••پارت هیجده•••
"سونیک"
ولو شدم رو مبل: اخیش.
روژ- به نظرتون زمان زود نگذشته؟
- چرا.. ولی الان که الیزابت بزرگ تر شده مراقبت کردن ازش نسبت به قبل راحت تر میشه.
سیلور- دلم برا الیزابت تنگ شد.
شدو- ظهر برمیگرده دیگه.
سیلور- ولی من بازم دلم براش تنگ میشهه.
تیلز- سیلور الیزابت وقتی برگشت میاد کمک من تو کارگاه.
سیلور- هننن؟ قرار بود تو نوشتن تکالیفش کمکش کنم.
امی- من قرار بود بهش یاد بدم کیک بپزه...
شدو- هیچ کدوم از این کارارو نمیکنه چون قراره با من ریاضی کار کنه.
تیلز- شدوو.
شدو- چیه؟ ریاضی درس مهمیه.
- فک کنم به اندازه ی کافی وقت برای همه ی کارها داشته باشیم.
روژ- شاید.
"الیزابت"
معلم از کلاس رفت بیرون کتابمو بستم و گذاشتم توی کیفم. زنگ خونه ست... زود برمیگردم خونه...
یهو یکی زد به شونه ام و گفت: ببینین کی اینجاست.
خشکم زد..
۳.۶k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.