Why?p¹⁷
جولیا:کوککککک چه کار میکنی
کوک:خفه شووو
جولیا:چرا من خفه شم.
کوک:گفتم خفه شو .. بیا بریم
دستمو کشید بزور بردم تو ماشین
تا وقتی که توی ماشین بودیم هیچ حرفی بینمون ردوبدل نشد
کوک:تو داشتی به من خیانت میکردی
جولیا:چی میگی کوک خودت دید......
کوک:مگه نگفتم خفه باید تقاص کارتو پس بدی
یهو بغضم ترکید زدم زیر گریه عین ابر بهار داشتم گریه میکردم
کوک:من با اینا خر نمیشم خودم دیدم داشتی خیانت میکردی
*رسیدیم خونه *
وقتی رسیدیم سریع رفت بالا در اتاقو محکم بست
*ویو کوک*
بابا لعنتی میزاشتی حداقل مُهر ازدواجت خشک بشه بعد میرفتی خیانت میکردی
*اشک اشک اشک و باززز هم اشکککککککک*
*ویو جولیا*
جولیا:کوک.. کوک... کوک خواهش میکنم
*درو باز کرد*
کوک:چیه (سرد)
جولیا:کوک بخدا بهت توضیح میدم
کوک:نیازی به توضیح نیست (سرد)
جولیا:حداقل میشه پیشه تو بخوابم(کیوت)
کوک:بیا برو
جولیا:میلسیییی
دراز کشیدم کوک هم امد پشتش رو کرد به من
واقعا خیلی زور داره به خاطر کاری که نکردم مقصر بشم دوباره بغضم ترکید
صبح بیدار شدم دیدم کوک وایساده جلوی آینه داره کراواتشو میبست
جولیا:جایی میری
کوک:به تو مربوط نیست(سرد)
جولیا:کوک اینجوری نکن دیگه
کوک:چی کار نکنم
جولیا:چرا باهام سردی
کوک:دلیلش مشخصه
جولیا:من واقعا منظورتو نمیفهمم
کوک:جولیا همین یارو بهت میگم دیگه هم نمیگم پس خوب گوشاتو باز کن من مادرم یبار بهم گفت که جولیا اصلا به دردت نمیخوره باز هم من گفتم نه من جولیا رو میخوام ولی اشتباه کردم امروز هم میریم طلاقتو میگیرم واقعا دختر خالم از تو خیلی بهتر بود اون منو واقعا دوست داشت
جولیا:کوک یه لحظه وایسا
کوک:چیه
جولیا:میزاری من حرف بزنم
کوک:بگو
جولیا:کوک من حاضرم قسم بخورم من حاضرم به خاطر تو جونم هم بدم خواهش میکنم
کوک:چند بار.....
یهو حالم بد شد رفتم تو دست شویی
هیچ توجهی نکرد و رفت
واقعا داشت زورم میومد
کوک:خفه شووو
جولیا:چرا من خفه شم.
کوک:گفتم خفه شو .. بیا بریم
دستمو کشید بزور بردم تو ماشین
تا وقتی که توی ماشین بودیم هیچ حرفی بینمون ردوبدل نشد
کوک:تو داشتی به من خیانت میکردی
جولیا:چی میگی کوک خودت دید......
کوک:مگه نگفتم خفه باید تقاص کارتو پس بدی
یهو بغضم ترکید زدم زیر گریه عین ابر بهار داشتم گریه میکردم
کوک:من با اینا خر نمیشم خودم دیدم داشتی خیانت میکردی
*رسیدیم خونه *
وقتی رسیدیم سریع رفت بالا در اتاقو محکم بست
*ویو کوک*
بابا لعنتی میزاشتی حداقل مُهر ازدواجت خشک بشه بعد میرفتی خیانت میکردی
*اشک اشک اشک و باززز هم اشکککککککک*
*ویو جولیا*
جولیا:کوک.. کوک... کوک خواهش میکنم
*درو باز کرد*
کوک:چیه (سرد)
جولیا:کوک بخدا بهت توضیح میدم
کوک:نیازی به توضیح نیست (سرد)
جولیا:حداقل میشه پیشه تو بخوابم(کیوت)
کوک:بیا برو
جولیا:میلسیییی
دراز کشیدم کوک هم امد پشتش رو کرد به من
واقعا خیلی زور داره به خاطر کاری که نکردم مقصر بشم دوباره بغضم ترکید
صبح بیدار شدم دیدم کوک وایساده جلوی آینه داره کراواتشو میبست
جولیا:جایی میری
کوک:به تو مربوط نیست(سرد)
جولیا:کوک اینجوری نکن دیگه
کوک:چی کار نکنم
جولیا:چرا باهام سردی
کوک:دلیلش مشخصه
جولیا:من واقعا منظورتو نمیفهمم
کوک:جولیا همین یارو بهت میگم دیگه هم نمیگم پس خوب گوشاتو باز کن من مادرم یبار بهم گفت که جولیا اصلا به دردت نمیخوره باز هم من گفتم نه من جولیا رو میخوام ولی اشتباه کردم امروز هم میریم طلاقتو میگیرم واقعا دختر خالم از تو خیلی بهتر بود اون منو واقعا دوست داشت
جولیا:کوک یه لحظه وایسا
کوک:چیه
جولیا:میزاری من حرف بزنم
کوک:بگو
جولیا:کوک من حاضرم قسم بخورم من حاضرم به خاطر تو جونم هم بدم خواهش میکنم
کوک:چند بار.....
یهو حالم بد شد رفتم تو دست شویی
هیچ توجهی نکرد و رفت
واقعا داشت زورم میومد
۶.۲k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.