شیطان من پارت 3
هر ثانیه به کمک اینه به ا.ت نگاهی می انداخت و بیشتر گاز میداد
به بیمارستان میرسه ا.ت رو براید بغل میکنه و وارد میشه
نگاهی به جسم بی جون ا.ت میندازه
این واقعا جونگ کوکه؟همون پسر مافیا خشن؟همونی که ۱۰ نفر زیر دستاش جون میدن؟
به سمت اطلاعات میره و مشخصات اونو میگه
منتقلش میکنن به بخش ویژه
دکتر بالای سر ا.ت بود جونگ کوک استرس و ترس داشت
معاینه دکتر پایان یافت بهدسمت کوکی رفت و گفت
حال همسرتون خوبه زخم سطحی بود که با پانسمان زود بسته میشه
کوک از کلمه همسرتون قند تو دلش اب شد
دکتر ادامه داد
استرس یا خبر های هیجانی براش بده همین الان هم احتمال ریست مغزی وجود داره(ریست مغزی یعنی فراموشی پاک شدن حافظه)
جونگ کوک تمام حرفای دکتر رو بت دقت به گوش میسپاره
و دکتر خواهش میکنه که کنار ا.ت بمونه
دکتر درخواستش رو قبول میکنه
جونگ کوک سمت اتاق ا.ت میره و روی صندلی کنارش میشینه و شروع میکنه به حرف زدن با فرشتش
چشمهاش اروم گرم میشه و در کنار فرشتش به خواب میره
به بیمارستان میرسه ا.ت رو براید بغل میکنه و وارد میشه
نگاهی به جسم بی جون ا.ت میندازه
این واقعا جونگ کوکه؟همون پسر مافیا خشن؟همونی که ۱۰ نفر زیر دستاش جون میدن؟
به سمت اطلاعات میره و مشخصات اونو میگه
منتقلش میکنن به بخش ویژه
دکتر بالای سر ا.ت بود جونگ کوک استرس و ترس داشت
معاینه دکتر پایان یافت بهدسمت کوکی رفت و گفت
حال همسرتون خوبه زخم سطحی بود که با پانسمان زود بسته میشه
کوک از کلمه همسرتون قند تو دلش اب شد
دکتر ادامه داد
استرس یا خبر های هیجانی براش بده همین الان هم احتمال ریست مغزی وجود داره(ریست مغزی یعنی فراموشی پاک شدن حافظه)
جونگ کوک تمام حرفای دکتر رو بت دقت به گوش میسپاره
و دکتر خواهش میکنه که کنار ا.ت بمونه
دکتر درخواستش رو قبول میکنه
جونگ کوک سمت اتاق ا.ت میره و روی صندلی کنارش میشینه و شروع میکنه به حرف زدن با فرشتش
چشمهاش اروم گرم میشه و در کنار فرشتش به خواب میره
۳.۵k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.