با تو پارت ۶
می هی ویو
(توی دستشویی)
اون دختره.اون دختره ی عوضییی.اوون هرزه ی بی خاصیت. اون......اون همش تقصیر اونه .همش تقصیر اونه.همش تقصیر اونه.اوون عوضیییی نمیزاره به استاد پارک نزدیک بشششششم باید ازش خلاص شمممم باید ازش خلاص ششششم.
من میکشمش......میکشمممش.
(خنده ی عصبی)
اره گفتم که میکشمش باید یه نقشه ای چیزی بکشم که به سوکجین نزدیک شم خیلییییی میخوامش.....میخوامشششششش.میخوامممشش
تنها سد راه من ا.ت که به زودی از جلوی راهم برش میدارم(پوزخند)
(داره زنگ میزنه )
بوق بوق بوق(صدای زنگ)
(برداشت)
........:الو
می هی:الووو سلام بابایی جونیم کجایی
بابای می هی:سلام دختر بابا شرکتم چیزی شده ؟مدیرتون چیزی گفته؟؟؟استادا کاری کردن؟؟
می هی :نه بابا جونیم کسی بهم چیزی نگفته کاری هم نکرده اصن حقشو ندارن که.....فقط.......فقط چیزه .....خب من برای کالجمون میخوام یه جشن ترتیب بدی .
بابای می هی:دختر بابا دلش جشن میخواد؟؟؟اره؟؟؟باشه بابایی الان به مدیرتون زنگ میزنم برای امشب یه جشن ترتیب بده توی هتل خودمون.
می هی :باشه باباااااایی جونم خدافظییی میبوسمت.
بابای می هی:منم همینطور جیگر بابا خدافظ
(قطع کردن)
می هی ویو
عالیه میرم به استاد درخواست میدم که با من به پارتی بیاد اونوقت ا.ت اونجا تنها میمونه ولی قبلش باید اون دوست نچسبشو(مینسو) رو ازش دور کنم .با چییی دورش کنم؟؟؟؟
(فکر کرد ......یهو یادش اومد)
اوووووومممم بهتره به یکی از پسرا بگم بره باهاش دوست بشه امشب با اون بیاد پارتی بعد که کلاس خالی شد درا رو روی ا.ت ببندم که کل شبو اونحا بمونه تازه فردا و پس فردا هم که تعطیله قطعا از گشنگی و تشنگی میمیره.
(می هی رفت توی دستشویی پسرونه)
می هی :خب خب کی سال اولیه
(چند نفر دستاشونو بردن بالا)
خب کدومشون یه خوشگل میخواد؟؟؟
(یکی دستش بالا بود)
می هی :خب خب عزیزم بیا جلو
(اومد)
می هی :ببین اون دختره توی کلاس هست که اسمش مینسوعه .
برو با اون دوست شو قطعا از تو خوشش میاد اما تنها کاری که باید بکنی اینه که نباید بگی از طرف من بودی .
پسره:باشه باشه نمیگم
(می هی رفت بیرون)
پست بعدیو حتماااا چک کنید.
(توی دستشویی)
اون دختره.اون دختره ی عوضییی.اوون هرزه ی بی خاصیت. اون......اون همش تقصیر اونه .همش تقصیر اونه.همش تقصیر اونه.اوون عوضیییی نمیزاره به استاد پارک نزدیک بشششششم باید ازش خلاص شمممم باید ازش خلاص ششششم.
من میکشمش......میکشمممش.
(خنده ی عصبی)
اره گفتم که میکشمش باید یه نقشه ای چیزی بکشم که به سوکجین نزدیک شم خیلییییی میخوامش.....میخوامشششششش.میخوامممشش
تنها سد راه من ا.ت که به زودی از جلوی راهم برش میدارم(پوزخند)
(داره زنگ میزنه )
بوق بوق بوق(صدای زنگ)
(برداشت)
........:الو
می هی:الووو سلام بابایی جونیم کجایی
بابای می هی:سلام دختر بابا شرکتم چیزی شده ؟مدیرتون چیزی گفته؟؟؟استادا کاری کردن؟؟
می هی :نه بابا جونیم کسی بهم چیزی نگفته کاری هم نکرده اصن حقشو ندارن که.....فقط.......فقط چیزه .....خب من برای کالجمون میخوام یه جشن ترتیب بدی .
بابای می هی:دختر بابا دلش جشن میخواد؟؟؟اره؟؟؟باشه بابایی الان به مدیرتون زنگ میزنم برای امشب یه جشن ترتیب بده توی هتل خودمون.
می هی :باشه باباااااایی جونم خدافظییی میبوسمت.
بابای می هی:منم همینطور جیگر بابا خدافظ
(قطع کردن)
می هی ویو
عالیه میرم به استاد درخواست میدم که با من به پارتی بیاد اونوقت ا.ت اونجا تنها میمونه ولی قبلش باید اون دوست نچسبشو(مینسو) رو ازش دور کنم .با چییی دورش کنم؟؟؟؟
(فکر کرد ......یهو یادش اومد)
اوووووومممم بهتره به یکی از پسرا بگم بره باهاش دوست بشه امشب با اون بیاد پارتی بعد که کلاس خالی شد درا رو روی ا.ت ببندم که کل شبو اونحا بمونه تازه فردا و پس فردا هم که تعطیله قطعا از گشنگی و تشنگی میمیره.
(می هی رفت توی دستشویی پسرونه)
می هی :خب خب کی سال اولیه
(چند نفر دستاشونو بردن بالا)
خب کدومشون یه خوشگل میخواد؟؟؟
(یکی دستش بالا بود)
می هی :خب خب عزیزم بیا جلو
(اومد)
می هی :ببین اون دختره توی کلاس هست که اسمش مینسوعه .
برو با اون دوست شو قطعا از تو خوشش میاد اما تنها کاری که باید بکنی اینه که نباید بگی از طرف من بودی .
پسره:باشه باشه نمیگم
(می هی رفت بیرون)
پست بعدیو حتماااا چک کنید.
۲.۲k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.