(:Gone:) Part22

+ :اوممم چه بوی خوبی میاد گشنم شد
- : بیا تا پنکیک بهت بدم
+ : باشه
(نویسنده ویو)
ا/ت رفت پایین جونگ کوک هم بلند شد صوتشو شست رفت پایین
+ : خب کو پنکیک
ا/ت زد رو شکمش
- : اینجاس😌
+ :😑😒
- : بیا شوخی کردم مگه دلم میاد بدون تو بخورم
و شروع کردن به خوردن
(1ماه بعد)
(جونگ کوک ویو)
امروز میخوام از ا/ت خاستگاری کنم میخوام شریک زندگیم باشه
چون رفته بود دانشگاه منم یه سر رفتم شرکت (همونطور که گفته بودم کوک هم یک معماره و شرکت خودشو داره)
اومدم دیدم ا/ت اومده
+ : عشقم میای بریم کافه
- : باشه
(ا/ت ویو)
رفتیم توی یک کافه خیلی شیک خلوت بود نشستیم چیزی سفارش دادیم که دیدم کوک بلند شد و جلوم زانو زد
+ : ملکه زندگیم میشه تمام عمرم کنارم باشی
- :................