𝑺𝒉𝒐𝒕 2 🌒⛓️
𝑺𝒉𝒐𝒕 2 🌒⛓️
اینو گفت و ازم دور شد رفتم بیرون دست میا رو گرفتم و کشوندم تو اتاق خودمو پرت کردم رو صندلی
میا : چی بهت گفت؟ چرا بهش چیزی نگفتی؟
جیمین : میا دیگه به اون کاری نداشته باش خب؟
معترضانه گفت :
میا : یعنی چی؟
جیمین : همینی که گفتم میا
میا : باشه
بهش نگاه کردم
جیمین : بریم بیرون؟
لبخند زد
میا : بریم
بلند شدم به میا گفتم بره دم در تا من بیام رفتش بیرون لباسامو عوض کردم و تو آیینه قدی به خودم نگاه کردم خوب شده بودم موهامو شونه کردم و رفتم بیرون میا منتظر به در زل زده بود دستشو گرفتم و بردمش بیرون
ا/ت ویو
کسی نبود حالا وقتشه اون موقعی که به جیمین نزدیک شدم کیلیدشو جوری که نفهمه برداشتم رفتم سمت میله ها کسی نبود درو باز کردم و رفتم بیرون رو نوم پاهام راه میرفتم به سمت در پشتی حرکت کردم همه رفته بودن برای شام
رسیدم به در و خواستم بازش کنم که یه دستی رو شونه نشست صداش اومد لعنتی...بازم؟
جِیمز : کجا؟
خودمو ریلکس نشون دادم برگشتم سمتش چیزی نگفتم به زمین خیره شدم
جیمز : تو کی آدم میشی ها؟ ( با داد )
ا/ت : وقتی از اینجا برم بیرون
جیمز : باشه یه بیرون رفتنی بهت نشون بدم
بازومو گرفت و کشید میدونستم میخواد کجا بره برام مهم نبود سر راه به نگهبان گفت زنگ بزن به جیمین
اون دیگه بیاد بدترم میشه ای کاش کار داشته باشه نیاد
در اتاقو باز کرد و هولم داد داخل
جیمز : این چندمین باره؟
داشتم میشمردم که عصبی خندید و گفت :
جیمز : تازه داره میشماره لازم به شمردن نیست من از حفظم این 16 همین باره که داری فرار میکنی
ا/ت : خب که چی
جیمز : وای تازه میگه خب که چی
نگهبانا رو صدا زد که بیان تو
منو نشوند رو صندلی با بهت بهش نگاه میکردم
جیمز: الان میفهمی
نگهبانا اومدن
جیمز : شما داشتید چه غلطی میکردین وقتی این داشت فرار میکرد این چندمین باره ( با داد)
نگهبانا : آقا ما حواسمون بود ولی نمیدونم چجوری
نزاشتم حرفش تموم بشه و گفتم
ا/ت : دروغ میگه هیچکس اونجا نبود رفته بودن حواسشون نبود
بهش نگاه کردم داشت با نفرت بهم زل زده بود بهش لبخند زدم
جیمز : گمشید بیرون اخراجید
نگهبان : اما آقا
جیمز :فتم گمشید( با داد )
رفتن
ا/ت : بای بای
برگشت سمت من که صاف نشستم
جیمز : و تو
ا/ت : بله
جیمز : چجوری تونستی درو باز کنی
ا/ت : با سنجاق
جیمز : ما تمام سنجاقای تورو ازت گرفتیم این چند روزه هم که بیرون نرفتی بعد سنجاق از کجا اوردی؟
ا/ت : قایم کرده بودم
اینو گفت و ازم دور شد رفتم بیرون دست میا رو گرفتم و کشوندم تو اتاق خودمو پرت کردم رو صندلی
میا : چی بهت گفت؟ چرا بهش چیزی نگفتی؟
جیمین : میا دیگه به اون کاری نداشته باش خب؟
معترضانه گفت :
میا : یعنی چی؟
جیمین : همینی که گفتم میا
میا : باشه
بهش نگاه کردم
جیمین : بریم بیرون؟
لبخند زد
میا : بریم
بلند شدم به میا گفتم بره دم در تا من بیام رفتش بیرون لباسامو عوض کردم و تو آیینه قدی به خودم نگاه کردم خوب شده بودم موهامو شونه کردم و رفتم بیرون میا منتظر به در زل زده بود دستشو گرفتم و بردمش بیرون
ا/ت ویو
کسی نبود حالا وقتشه اون موقعی که به جیمین نزدیک شدم کیلیدشو جوری که نفهمه برداشتم رفتم سمت میله ها کسی نبود درو باز کردم و رفتم بیرون رو نوم پاهام راه میرفتم به سمت در پشتی حرکت کردم همه رفته بودن برای شام
رسیدم به در و خواستم بازش کنم که یه دستی رو شونه نشست صداش اومد لعنتی...بازم؟
جِیمز : کجا؟
خودمو ریلکس نشون دادم برگشتم سمتش چیزی نگفتم به زمین خیره شدم
جیمز : تو کی آدم میشی ها؟ ( با داد )
ا/ت : وقتی از اینجا برم بیرون
جیمز : باشه یه بیرون رفتنی بهت نشون بدم
بازومو گرفت و کشید میدونستم میخواد کجا بره برام مهم نبود سر راه به نگهبان گفت زنگ بزن به جیمین
اون دیگه بیاد بدترم میشه ای کاش کار داشته باشه نیاد
در اتاقو باز کرد و هولم داد داخل
جیمز : این چندمین باره؟
داشتم میشمردم که عصبی خندید و گفت :
جیمز : تازه داره میشماره لازم به شمردن نیست من از حفظم این 16 همین باره که داری فرار میکنی
ا/ت : خب که چی
جیمز : وای تازه میگه خب که چی
نگهبانا رو صدا زد که بیان تو
منو نشوند رو صندلی با بهت بهش نگاه میکردم
جیمز: الان میفهمی
نگهبانا اومدن
جیمز : شما داشتید چه غلطی میکردین وقتی این داشت فرار میکرد این چندمین باره ( با داد)
نگهبانا : آقا ما حواسمون بود ولی نمیدونم چجوری
نزاشتم حرفش تموم بشه و گفتم
ا/ت : دروغ میگه هیچکس اونجا نبود رفته بودن حواسشون نبود
بهش نگاه کردم داشت با نفرت بهم زل زده بود بهش لبخند زدم
جیمز : گمشید بیرون اخراجید
نگهبان : اما آقا
جیمز :فتم گمشید( با داد )
رفتن
ا/ت : بای بای
برگشت سمت من که صاف نشستم
جیمز : و تو
ا/ت : بله
جیمز : چجوری تونستی درو باز کنی
ا/ت : با سنجاق
جیمز : ما تمام سنجاقای تورو ازت گرفتیم این چند روزه هم که بیرون نرفتی بعد سنجاق از کجا اوردی؟
ا/ت : قایم کرده بودم
۸۲.۵k
۱۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.