منطقه ممنوعه عشق ادامه پارت ۵۴
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:54
.
...
بلخره وارد باغ شدیم باورم نمی شد تو یه باغ عروسی بگیریم به به.
پیاده شدیم که بازوشو سمتم گرفت.
دستمو دور بازوش حلقه کردم و وارد شدیم.
همه با دیدنمون دست زدن.
از شدت هیجان ممکن بود همینجا غش کنم.
رو صندلی نشستم که اهنگ بر پا شد.
چرا اهنگ غمگین:/
جونگ شین سمتمون اومدو گفت.
جونگ شین:ببخشید زنداداش این داداش ما مراسم عزاداری گرفته نه عروسی خودش این اهنگارو انتخاب کرد.
ریز خندیدم که جونگکوک گفت:
جونگکوک:شر و ور نگو دیشب به اندازه کافی رقصیدی.
جونگ شین:حال نداد که داداش زنداداش نباشه از عزاداری کمتر نیستـ
دوباره خندیدم که گفت:
جونگکوک:بمیرین هردوتون گمشو تا همینجا کفشمو نزدم تو سرت.
با صدای دخترونه ای گفت.
جونگ شین:سامبادا گیومی هویاحححح.
و زد به چاک.
از شدت طنز بودنش مثل چی زدم زیر خنده انقد خندیدم که شکمم درد گرفت.
جونگکوک:رو اب بخندی زنیکه.
ات:وای داداشت خیلی طنزه شت.
از تو میوه ها خیاری برداشت گازی ازش زدو گفت:
جونگکوک:رابطتون سازه ماشالله یادتون میره یه خرگوش بیچاره هم پیشتونه.
ات:چی خرگوش؟
و دوباره زدم زیر خنده.
جونگکوک:خدا لعنتت
پارت:54
.
...
بلخره وارد باغ شدیم باورم نمی شد تو یه باغ عروسی بگیریم به به.
پیاده شدیم که بازوشو سمتم گرفت.
دستمو دور بازوش حلقه کردم و وارد شدیم.
همه با دیدنمون دست زدن.
از شدت هیجان ممکن بود همینجا غش کنم.
رو صندلی نشستم که اهنگ بر پا شد.
چرا اهنگ غمگین:/
جونگ شین سمتمون اومدو گفت.
جونگ شین:ببخشید زنداداش این داداش ما مراسم عزاداری گرفته نه عروسی خودش این اهنگارو انتخاب کرد.
ریز خندیدم که جونگکوک گفت:
جونگکوک:شر و ور نگو دیشب به اندازه کافی رقصیدی.
جونگ شین:حال نداد که داداش زنداداش نباشه از عزاداری کمتر نیستـ
دوباره خندیدم که گفت:
جونگکوک:بمیرین هردوتون گمشو تا همینجا کفشمو نزدم تو سرت.
با صدای دخترونه ای گفت.
جونگ شین:سامبادا گیومی هویاحححح.
و زد به چاک.
از شدت طنز بودنش مثل چی زدم زیر خنده انقد خندیدم که شکمم درد گرفت.
جونگکوک:رو اب بخندی زنیکه.
ات:وای داداشت خیلی طنزه شت.
از تو میوه ها خیاری برداشت گازی ازش زدو گفت:
جونگکوک:رابطتون سازه ماشالله یادتون میره یه خرگوش بیچاره هم پیشتونه.
ات:چی خرگوش؟
و دوباره زدم زیر خنده.
جونگکوک:خدا لعنتت
۵۵۶
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.