کاروان را دریاب

کاروان را دریاب...
بر سر دوش عمو
آن سه ساله دختر
دست ها را
گره انداخته بر موی عمو
زیر لب میگوید :
عمر کوتاه رقیه
به فدای خَم گیسوی عمو
دیدگاه ها (۶)

شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی(شیعیان من! هنگام...

حسینیه سیّار حاج محمود کریمی کوره های آجرپزی

آب را ریخت به یاد لبِ ارباب زمین

بغض نامت لشکری را ابن ملجم کرده است

#رُز_زخمی_منPart. 62هواپیما در ارتفاع اوج قرار داشت و شهر زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط