حاشا تا کجا؟!
حاشا تا کجا؟!
روزگاری گفتند که ابطحی که در دادگاه و در حضور خبرنگاران و دوربین هایشان از فتنه و اسم رمزش گفته بود تحت فشار حرف زده است و حال این که براساس قانون مجازات اسلامی اظهاراتی که در دادگاه و حضور قاضی انجام می شود به خصوص اگر اقرار علیه عملکرد خود باشد مستند و قابل استناد است.
گذشت و گذشت و گذشت هیلاری کلینوتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا گفت که ما به فتنه گران کمک کردیم ولی از مقطعی به ما پیام دادند که علنی حمایت نکنید و حتی ما توییتر رو به خاطر آنها حفظ کردیم تا به درد فتنه گران بخورد که فتنه گران و حامیانشان گفتند که اینها دشمن هستند و خائن هستند و فاسق هستند و حرفهای امثال کلینتون قابل استناد نیست...
گذشت و گذشت و گذشت گفتند که خاتمی در سفرهای خارجی که قبل از فتنه انجام داده بود با جرج سوروس (ازپدران کودتاهای رنگین) دیدار داشته است که منکر شدند و کلی هم طلبکار شدند که ناگهان خود جرج سورس این دیدار را تأیید کرد و عکس سایت و لینک محل تأیید خبر نیز منتشر شد و از اینجا بود که بازهم گفتند آقا اینها فاسقند و دشمن و حرفشان غیرقابل اتکا...
گذشت و گذشت و گذشت تا گفتند مهدی هاشمی در لندن مشغول گرا دادن به دشمن بوده تا تحریم ها تشدید شود که انکار کردند ولی ناگهان فایلهای صوتی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی رو شد که در آن مهدی هاشمی حضورش در لندن را در تکمیل فعالیت مبارزاتی پدر در داخل کشور براساس تقسیم وظیفه ی خانوادگی اش معرفی کرد که همه منتظر اثبات جرم جاسوسی اش بودند که به همت وزارت اطلاعات دولت تدبیر و امید پرونده برای تکمیل رفت ولی ناقصتر برگشت و جرم جاسوسی از پرونده حذف شد بدون این که اقرارهای مهدی هاشمی در مکالمه اش با نیک آهنگ کوثر مورد توجه قرار گیرد.
گذشت و گذشت و گذشت که صادق خرازی از اصلاح طلبان خائنی که به دشمن گرا دادند خبر داد و لیستی که تهدید به انتشار کرد که به شدت مورد هجمه اصلاحاتی ها قرار گرفت و ناگهان این عنصر قدیمی اصلاح طلب را از اساس انکار کردند در حالی که او در موارد متعدد در کنار محمد خاتمی وظایف مختلفی برعهده داشته و معتمد و از بزرگان اصلاح طلبی بود و این بار او نه در دادگاه که در شرایط خیلی معمول این عبارات را بیان کرده بود که با انگ خائن به اصلاحات اظهارات او را انکار کردند....
چیزی نگذشته بود که مایکل لدین از وجود یک نامه که در اوج فتنه از سوی اصحاب فتنه برای آمریکا نوشته شد تا ضمن اعلام آمادگی برای وطن فروشی، گرای تحریمها را بدهند و تشدید تحریمها را درخواست کنند که بازهم اصلاح طلبان انکار کردند و گفتند مایکل لدین فاسق است و خبرش غیرقابل استناد است ....
که بازهم چیزی نگذشت که ناگهان اصل نامه که به دولت آمریکا ارسال شده بود، در سایتها و خبرگزاری های معتبر خارجی و داخلی این نامه را منتشر شد که بازهم آقایان حامی و یا ساکت فتنه اعم از پزشکیان یا علی مطهری مدعی شدند که دولت آمریکا و مایکل لیدن و منتشر کنندگان نامه همگی فاسقند و جاعل و خائن و کذاب و .....
اصلا فرض کنیم که مهدی هاشمی در اوج فتنه در لندن واقعا در تقسیم مسئولیت پدرش نقش گرا دادن تحریم را نداشته است، بازهم فرض کنیم که مذاکرات تلفنی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی با آن وضوح و مشخصاتش جعلی و کذب است، بازهم فرض کنیم که اصلا صادق خرازی از همان اول به صورت مادرزاد دشمن اصلاحات بوده است و حرفهایش در مورد گرادادن اصلاحاتی های خائن به دشمن هم کذب است، اصلا بازهم فرض کنیم که پدران کودتاهای مخملی یعنی جرج سوروس و مایکل لیدن هم دروغگو و فاسق، با اظهارات دولتمردان سابق و حاضر آمریکا که از درخواست حمایت سران فتنه و حامیان فتنه از دولت آمریکا حتی با تشدید تحریمها پرده برداشتند چه کنیم؟!؟!؟ اگر این دولتمردان و مسئولان اینقدر دروغگو و خائن و کذاب هستند پس چرا از دشمن خواندن آمریکا اینچنین دولتمردان ما برآشفته می شوند؟! اگر آمریکایی ها مودب و اهل تعامل هستند پس این اسناد علیه اصلاح طلبان و سران فتنه را چطور تکذیب می توانند بکنند!؟!؟!؟
یک کلام، آقایان اصلاح طلب، آقایان اعتدالی، آقایان حامی فتنه و ساکت فتنه! تکلیف ما را روشن کنید، بالاخره آمریکا قابل دوستی و مودب است یا خائن و دروغگو و کذاب؟؟!!!
روزگاری گفتند که ابطحی که در دادگاه و در حضور خبرنگاران و دوربین هایشان از فتنه و اسم رمزش گفته بود تحت فشار حرف زده است و حال این که براساس قانون مجازات اسلامی اظهاراتی که در دادگاه و حضور قاضی انجام می شود به خصوص اگر اقرار علیه عملکرد خود باشد مستند و قابل استناد است.
گذشت و گذشت و گذشت هیلاری کلینوتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا گفت که ما به فتنه گران کمک کردیم ولی از مقطعی به ما پیام دادند که علنی حمایت نکنید و حتی ما توییتر رو به خاطر آنها حفظ کردیم تا به درد فتنه گران بخورد که فتنه گران و حامیانشان گفتند که اینها دشمن هستند و خائن هستند و فاسق هستند و حرفهای امثال کلینتون قابل استناد نیست...
گذشت و گذشت و گذشت گفتند که خاتمی در سفرهای خارجی که قبل از فتنه انجام داده بود با جرج سوروس (ازپدران کودتاهای رنگین) دیدار داشته است که منکر شدند و کلی هم طلبکار شدند که ناگهان خود جرج سورس این دیدار را تأیید کرد و عکس سایت و لینک محل تأیید خبر نیز منتشر شد و از اینجا بود که بازهم گفتند آقا اینها فاسقند و دشمن و حرفشان غیرقابل اتکا...
گذشت و گذشت و گذشت تا گفتند مهدی هاشمی در لندن مشغول گرا دادن به دشمن بوده تا تحریم ها تشدید شود که انکار کردند ولی ناگهان فایلهای صوتی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی رو شد که در آن مهدی هاشمی حضورش در لندن را در تکمیل فعالیت مبارزاتی پدر در داخل کشور براساس تقسیم وظیفه ی خانوادگی اش معرفی کرد که همه منتظر اثبات جرم جاسوسی اش بودند که به همت وزارت اطلاعات دولت تدبیر و امید پرونده برای تکمیل رفت ولی ناقصتر برگشت و جرم جاسوسی از پرونده حذف شد بدون این که اقرارهای مهدی هاشمی در مکالمه اش با نیک آهنگ کوثر مورد توجه قرار گیرد.
گذشت و گذشت و گذشت که صادق خرازی از اصلاح طلبان خائنی که به دشمن گرا دادند خبر داد و لیستی که تهدید به انتشار کرد که به شدت مورد هجمه اصلاحاتی ها قرار گرفت و ناگهان این عنصر قدیمی اصلاح طلب را از اساس انکار کردند در حالی که او در موارد متعدد در کنار محمد خاتمی وظایف مختلفی برعهده داشته و معتمد و از بزرگان اصلاح طلبی بود و این بار او نه در دادگاه که در شرایط خیلی معمول این عبارات را بیان کرده بود که با انگ خائن به اصلاحات اظهارات او را انکار کردند....
چیزی نگذشته بود که مایکل لدین از وجود یک نامه که در اوج فتنه از سوی اصحاب فتنه برای آمریکا نوشته شد تا ضمن اعلام آمادگی برای وطن فروشی، گرای تحریمها را بدهند و تشدید تحریمها را درخواست کنند که بازهم اصلاح طلبان انکار کردند و گفتند مایکل لدین فاسق است و خبرش غیرقابل استناد است ....
که بازهم چیزی نگذشت که ناگهان اصل نامه که به دولت آمریکا ارسال شده بود، در سایتها و خبرگزاری های معتبر خارجی و داخلی این نامه را منتشر شد که بازهم آقایان حامی و یا ساکت فتنه اعم از پزشکیان یا علی مطهری مدعی شدند که دولت آمریکا و مایکل لیدن و منتشر کنندگان نامه همگی فاسقند و جاعل و خائن و کذاب و .....
اصلا فرض کنیم که مهدی هاشمی در اوج فتنه در لندن واقعا در تقسیم مسئولیت پدرش نقش گرا دادن تحریم را نداشته است، بازهم فرض کنیم که مذاکرات تلفنی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی با آن وضوح و مشخصاتش جعلی و کذب است، بازهم فرض کنیم که اصلا صادق خرازی از همان اول به صورت مادرزاد دشمن اصلاحات بوده است و حرفهایش در مورد گرادادن اصلاحاتی های خائن به دشمن هم کذب است، اصلا بازهم فرض کنیم که پدران کودتاهای مخملی یعنی جرج سوروس و مایکل لیدن هم دروغگو و فاسق، با اظهارات دولتمردان سابق و حاضر آمریکا که از درخواست حمایت سران فتنه و حامیان فتنه از دولت آمریکا حتی با تشدید تحریمها پرده برداشتند چه کنیم؟!؟!؟ اگر این دولتمردان و مسئولان اینقدر دروغگو و خائن و کذاب هستند پس چرا از دشمن خواندن آمریکا اینچنین دولتمردان ما برآشفته می شوند؟! اگر آمریکایی ها مودب و اهل تعامل هستند پس این اسناد علیه اصلاح طلبان و سران فتنه را چطور تکذیب می توانند بکنند!؟!؟!؟
یک کلام، آقایان اصلاح طلب، آقایان اعتدالی، آقایان حامی فتنه و ساکت فتنه! تکلیف ما را روشن کنید، بالاخره آمریکا قابل دوستی و مودب است یا خائن و دروغگو و کذاب؟؟!!!
۲.۳k
۳۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.