کارل گوستاو یونگ تعبیرِ جالبی از انسانِ خوشحال دارد
کارل گوستاو یونگ تعبیرِ جالبی از انسانِ خوشحال دارد
که بسیار از تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد:
بر اساسِ این تعریف،
خوشحال بودن یعنی توانمندیِ بالای ما در شكيبايی و استقامت در برابر سختی ها.
خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و پیری و مرگ جزء لاینفك زندگی ست اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد.
خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز، خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم، بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم، خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی،
خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی
خوشحالی يعنی ادامه دادن...ུྃᭂ࿐
که بسیار از تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد:
بر اساسِ این تعریف،
خوشحال بودن یعنی توانمندیِ بالای ما در شكيبايی و استقامت در برابر سختی ها.
خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و پیری و مرگ جزء لاینفك زندگی ست اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد.
خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز، خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم، بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم، خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی،
خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی
خوشحالی يعنی ادامه دادن...ུྃᭂ࿐
۵۳.۸k
۱۶ آذر ۱۴۰۲