پارت 4

همه : سلاااام داشا
+ سلام (لبخند)
- سلام داشیا
کوک : اوووووو جیهوپ چرا گردنت کبوده یونگی شیطونی کردی (دندون نیشش رو به رخ میکشه )
- اوم آره شاید( پوزخند)
+ یاااااا کوک
کوک : چیه راس میگم دیگه( خنده)
ته : مام رفتیم خونه کار داریم (لبخند شیطانی)
کوک : نه نه کی گفته من شب پیشه هوپی جونم میمونم
- برو بچه برو خونتون هوپی مال منه به کسیم نمیدم
کوک : خوب میرم پیش نامی و جین
نامی : کی گفته تو میری خونتون من با جین کار دارم( خمار به جین نگاه میکنه)
جین : نههههه کوک بیا منو از دست این نجات میدی آفرین
نامی : نه خیر نمیاد
جین : عععععععر
نامی :( پوزخند )
کوک : خوب بگزریم بریم فیلم ببینیم
همه : بریم
(وسطای فیلم صحنه دار میشه 😂 و جین تحریک میشه و به نامی التماس وار نگاه میکنه نامجون که از خداش بوده سریع از جاش پامیشه و جین رو کول میکنه و به همه میگه یه کار واجب داره باید برا و از همه خدافظی میکنن و استغفرالله من دیگه مضاهم نمیشم😂)
تا اینجا خوب بود کیوتام اگه بود
لایک❤
کامنت💚
فالو💙
یادتون نره💜
دوستون دارم🤍