با کراش رفتم بیرون بگید خوب..
با کراش رفتم بیرون بگید خوب..
بعد تو راه که سوار دوچرخه اش بودیم(موتورش خراب شده بود خو)
رفتیم بستنی خوردیم تو راه برگشت افتادیم من ارنجم زخم شد اون باش بعد اون هی حال منو میپرسید ولی من خجالت میکشیدم بهش بگم پات خوبه یا نه ولی آخرش گفتمممم
از صب تا شب باهم بودیمممم🤭
بعد تو راه که سوار دوچرخه اش بودیم(موتورش خراب شده بود خو)
رفتیم بستنی خوردیم تو راه برگشت افتادیم من ارنجم زخم شد اون باش بعد اون هی حال منو میپرسید ولی من خجالت میکشیدم بهش بگم پات خوبه یا نه ولی آخرش گفتمممم
از صب تا شب باهم بودیمممم🤭
۲.۵k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.