پارت اول فیک"اجباره زیبا"
(cousin)
رونا ویو
صبح با جیغ جیغای مامانم بیدار شدم
م.ر:بلند شو پدسسگگگ مهمون داریم
+:مامان مهمون میخواد بیاد چیکار اتاق من داره مگ میاد تو اتاق من سرک میکشه
م.ر:پاشو پاشو غر نزن دستتو صورتتو بشور
+:هههوووففففف بباااشههه
م.ر:مرض سگ
از تخت عزیزم بلند شدمو رفتم کارای مربوطه رو کردم و رفتم پایین سر میز صبحانه به بابام سلام کردم
+:سلام بابا
پ.ر:سلام دخترم صبح بخیر
+:صبح تو هم بخیر ... امممم بابا این مهمونی ک میخواد بیاد کی هس؟
پ.ر:عموت
+:چییییی؟ جیمینم باهاشونه؟
پ.ر:آره دیگ بچشونه نیارن با خودشون
+:ای خداااااا
بابام با تعجب نگام میکرد
من ازش بدم میومد خدااا، جذابه هااا تازه روش کراشم ولی اخلاق نداره
تف تو این زندگی یه پسرعمو درستم نداریم
ویو جیمین
امروز قرار بود برگردیم کره چون بخاطر شرکت یه مدت اومده بودیم آمریکا
و امروز قرار بود برگردیم و بریم خونه عمو واایی من باید اون رونا رو تحمل کنم ااییششش ازش بدم میاد اه اه
ولی چه کنم بادی تحملش کنم
پ.ج:جیمین آماده ای
_:بله بابا الان میام
رفتیم سوار ماشین شدیم به سمت فرودگاه حرکت کردیم
وارد هواپیما شدیم
من تو مسیر گرفتم خوابیدم
مامانم بیدارم کرد گفت رسیدیم و از هواپیما پیاده شدیم
سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خونه عمو
زنگ درو زدیم
درو باز کردن و رفتیم داخل
م.ر:سلام خوش اومدین
م.ج:مرسی شرمنده زحمت دادیم بهتون
م.ر:نه بابا چه زحمتی بفرمایید تو
م.ر:سلام جیمین چقدر بزرگ شدی پسرم
_:سلام زن عمو ممنون
با صدای یکی نگاهمو به پله ها دادم...این همون رونای ی سال پیشه؟
چقد خوشگل شده!
چی میگی جیمیننننن دهنتو ببند
+:سلام عمو سلام زن عمو خوب هستین
پ.ج م.ج:سلام دخترم چقدر بزرگ شدی
+مرسی
از سر اجبار باهاش دست دادمو سلام کردم
_:سلام رونا
وقتی باهاش دست دادم دستشو سفت فشار دادم ک اونم متقابلن این کارو کرد
+:سلام جیمین
ویو رونا
وقتی بهم دست داد دستمو فشار داد ک منم متقابلن همون کارو کردم
مامانم گفت:بیاین شام آمادست
رفتیم سر میز نشستیم ک بابام شروع کرد به صحبت کردن
پ.ر: خب میخواستیم با بابای جیمین یه چیزی رو بگیم
رونا و جیمین باید باهم بخاطر کارای شرکت ازدواج کنن
وقتی اینو گفت ما آب پرید تو گلومون
باهم گفتیم:چیییییی؟
پ.ج:آره باید باهم ازدواج کنین بخاطر یه سری مشکلات شرکت
+_:ولی ما نمیخوایم ما از همدیگه متنفریم
پ.ر:همین ک گفتیم حرف اضافه هم ممنوع
+_:چشم پدر
رونا ویو
صبح با جیغ جیغای مامانم بیدار شدم
م.ر:بلند شو پدسسگگگ مهمون داریم
+:مامان مهمون میخواد بیاد چیکار اتاق من داره مگ میاد تو اتاق من سرک میکشه
م.ر:پاشو پاشو غر نزن دستتو صورتتو بشور
+:هههوووففففف بباااشههه
م.ر:مرض سگ
از تخت عزیزم بلند شدمو رفتم کارای مربوطه رو کردم و رفتم پایین سر میز صبحانه به بابام سلام کردم
+:سلام بابا
پ.ر:سلام دخترم صبح بخیر
+:صبح تو هم بخیر ... امممم بابا این مهمونی ک میخواد بیاد کی هس؟
پ.ر:عموت
+:چییییی؟ جیمینم باهاشونه؟
پ.ر:آره دیگ بچشونه نیارن با خودشون
+:ای خداااااا
بابام با تعجب نگام میکرد
من ازش بدم میومد خدااا، جذابه هااا تازه روش کراشم ولی اخلاق نداره
تف تو این زندگی یه پسرعمو درستم نداریم
ویو جیمین
امروز قرار بود برگردیم کره چون بخاطر شرکت یه مدت اومده بودیم آمریکا
و امروز قرار بود برگردیم و بریم خونه عمو واایی من باید اون رونا رو تحمل کنم ااییششش ازش بدم میاد اه اه
ولی چه کنم بادی تحملش کنم
پ.ج:جیمین آماده ای
_:بله بابا الان میام
رفتیم سوار ماشین شدیم به سمت فرودگاه حرکت کردیم
وارد هواپیما شدیم
من تو مسیر گرفتم خوابیدم
مامانم بیدارم کرد گفت رسیدیم و از هواپیما پیاده شدیم
سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خونه عمو
زنگ درو زدیم
درو باز کردن و رفتیم داخل
م.ر:سلام خوش اومدین
م.ج:مرسی شرمنده زحمت دادیم بهتون
م.ر:نه بابا چه زحمتی بفرمایید تو
م.ر:سلام جیمین چقدر بزرگ شدی پسرم
_:سلام زن عمو ممنون
با صدای یکی نگاهمو به پله ها دادم...این همون رونای ی سال پیشه؟
چقد خوشگل شده!
چی میگی جیمیننننن دهنتو ببند
+:سلام عمو سلام زن عمو خوب هستین
پ.ج م.ج:سلام دخترم چقدر بزرگ شدی
+مرسی
از سر اجبار باهاش دست دادمو سلام کردم
_:سلام رونا
وقتی باهاش دست دادم دستشو سفت فشار دادم ک اونم متقابلن این کارو کرد
+:سلام جیمین
ویو رونا
وقتی بهم دست داد دستمو فشار داد ک منم متقابلن همون کارو کردم
مامانم گفت:بیاین شام آمادست
رفتیم سر میز نشستیم ک بابام شروع کرد به صحبت کردن
پ.ر: خب میخواستیم با بابای جیمین یه چیزی رو بگیم
رونا و جیمین باید باهم بخاطر کارای شرکت ازدواج کنن
وقتی اینو گفت ما آب پرید تو گلومون
باهم گفتیم:چیییییی؟
پ.ج:آره باید باهم ازدواج کنین بخاطر یه سری مشکلات شرکت
+_:ولی ما نمیخوایم ما از همدیگه متنفریم
پ.ر:همین ک گفتیم حرف اضافه هم ممنوع
+_:چشم پدر
۱۲.۱k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.