سناریو(درخواستی)
#سناریو
#درخواستی
#استری_کیدز
&وقتی تا صبح درس میخونی...
چان:*رو تخت با حالت خوابالو لب زد*موندم این فیلسوفیت رو از کی به ارث بردی؟
لینو:ایشون خوابه😔
چانگبین:بیبی نظرت چیه امشبو تو بغلم بخوابی؟فرا قول میدم خودم بهت یاد میدم دو دقیقه ای فول بشی!
هیونجین:رو تخت برای بار سوم اینبار با جدیت گفت:میایی رو تخت یا خودم بیارمت؟!
فلیکس:صبحو داشتی چه غلطی میکردی که درس نخوندی؟؟؟؟؟من از صبح دلم برا شب که زیرم ناله میکنی تنگ میشه پس حق نداری درس بخونی بیا رو تخت تا نیومدم!!
هان:میخنده و میگه:رو سرت چیزی افتاده که داری درس میخونی..
_جیسونگ خفه خون بگیر!
هان:اوکی اوکی ببخشید*ترسید*
سونگمین:مثل لینو ایشون نیز خوابه ولی با این تغییر که تورو هم رو تخت کشونده:)))
جونگین:بیبی..*رو تخت به سمتت میلغزه تا صداشو بهت بهتر منتقل کنه*میدونی که بدون بغلت خوابم نمیبره مگه نه؟
#درخواستی
#استری_کیدز
&وقتی تا صبح درس میخونی...
چان:*رو تخت با حالت خوابالو لب زد*موندم این فیلسوفیت رو از کی به ارث بردی؟
لینو:ایشون خوابه😔
چانگبین:بیبی نظرت چیه امشبو تو بغلم بخوابی؟فرا قول میدم خودم بهت یاد میدم دو دقیقه ای فول بشی!
هیونجین:رو تخت برای بار سوم اینبار با جدیت گفت:میایی رو تخت یا خودم بیارمت؟!
فلیکس:صبحو داشتی چه غلطی میکردی که درس نخوندی؟؟؟؟؟من از صبح دلم برا شب که زیرم ناله میکنی تنگ میشه پس حق نداری درس بخونی بیا رو تخت تا نیومدم!!
هان:میخنده و میگه:رو سرت چیزی افتاده که داری درس میخونی..
_جیسونگ خفه خون بگیر!
هان:اوکی اوکی ببخشید*ترسید*
سونگمین:مثل لینو ایشون نیز خوابه ولی با این تغییر که تورو هم رو تخت کشونده:)))
جونگین:بیبی..*رو تخت به سمتت میلغزه تا صداشو بهت بهتر منتقل کنه*میدونی که بدون بغلت خوابم نمیبره مگه نه؟
۲۸.۷k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.