پسر عموی مغرور من●○

پسر عموی مغرور من●○

Chapter two P16

رفتم داخل عمارت و رو به ته کردم و گفتم
ا.ت:راستی جشنواره کیه
ته:امشب ساعت ۸ اینا
ا.ت:اوکی
و رفتم به سمت اتاقم هیچی تغیر نکرده
راستی پدرو مادرم بعد از اینکه اومدن رفتن فرانسه
رفتم یه دوش گرفتم و بعد از انجام کار های لازم یه لباس آبی آسمانی و یه شلوار شیش جیب سفید پوشیدم و و موهامو بعد از اینکه صاف کردم دم اسبی بستم و یه آرایش ملیح کردم. و ماسک گذاشتم و بعد رفتم بیرون تا یه لباس برای امشب بخرم
۱ ساعت بعد
ا.ت ویو
کلی لباس از پاساژ معروف سئول که برای پولداراست خریدم خریدام دادم به بادیگاردام و بعد سوار ماشینم شدم و رفتم خونه
اجوما کلی غذاپخته بود رفتم یکم خوردم تهیونگ خونه نبود رفته بود تا برای خودش لباس بخره
بعد از اینکه غذام تموم شد رفتم توی اتاقم چون ۳ ساعت بعد قرار بود مهمونی بریم اول رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و بعد از اینکه به پوستم رسیدم موهامو خشک کردم و حالت دادم بعد از اینکه از کره رفتم چتری هامو آبی کردم که خیلی بهم میومد لباس جذب سیاهی که برای جشنواره خریده بودم رو پوشیدم و کفشای پاشنه بلند مشکیمم پوشیدم و یه آرایش که به لباسم بیاد کردم و آخر سر هم یه رژ قرمز زدم و وقتی سوئیچ ماشینمو همراه با کیفم رو ورداشتم از اتاقم خارج شدم و رفتم پایین تهیونگ
که با یه کت و شلوار که خیلی جذابش کرده بود وایساده بود و داشت با گوشی صحبت می‌کرد وقتی منو دید گوشی رو خاموش کرد و
تهیونگ:واوو
ا.ت:خنده
تهیونگ:فکر کنم امروز همه روی تو کراش میزنن
ا.ت:فکر کنی؟
تهیونگ:مطمعنم