دنبال ماری پارت ۱

ویو ماری:
مثل همیشه به دنبال کار می گشتم ولی همه جارو نگاه می کردم نه کاری بود یا اگر کار هم بود چیزای مزخرفی بود.
دیگه خسته شده بودم که آگهی رو دیدم به سمتش هجوم بوردم آگهی رو نگاه کردم به یک زن نیاز داشتند برای منشی و کاربلد و سواد دار و منی که از کوچیکی یواشکی درس خوندم
به آدرس رفتم به یه خانومی رسیدم
ماری: سلام خانوم من برای استخدام اومدم
خانومه: بله بفرمایید
به اتاقی رسیدم خانومه درش رو باز کرد واو چه اتاق بزرگی از خونه ما هم بزرگتره
مردی پشت میز بزرگی نشسته بود نزدیکش شدم سلام دادم و گفتم من برای استخدام اومدم
مرده برگه رو پایین آورد و من صورت جذابش رو دیدم
پسری خوشگلللللل
جونم بهتون بگه که خیلی خوشگل بود
بهم نگاه می کردیم و هیچی نمی گفتیم که خانومه عجول گفت چیزی بیارم خدمتتون
از شک در اومدیم مرده به خانومه شما برید و به من گفت که بشینم
بهم برگه ای داد و گفت خودم رو معرفی کنم
گفتم: من ماری هستم ۱۸ سالمه و خدمتتون بگم.....
خب بسه
این رو اون مرده گفت مردک پفیوز حالا اسمش چیه ؟
اسم من راشاست
وا چطوری ذهنمم می خونه؟؟😐