The greatest loves start with hate?
The greatest loves start with hate?
آیا بزرگ ترین عشق ها با تنفر شروع میشه؟
Part: 2
• فصل 1
+: باشه خب، چیزی راجب رئیس کلابه نمیدونی؟
یونا: جه وو میگفتش که فامیلیش مین هست و یه برادر ناتنی هم داره، و همینطور گفت که اونا مافیا های خطرناکی هستن (*نکته: جه وو برادر یونا هست)
+:اسم کلاب چیه؟
یونا: کلاب ملاریا
+:ادرسش رو برام روی این کاغذ بنویس میرم کلاب یکم تحقیق کنم ببینم چیزی دستگیرم میشه
دخترک جلوی بزرگ ترین کلاب گانگنام یعنی کلاب ملاریا وایساده بود و برگهایش همانند برگ های پاییزی ریخته بود از بزرگیه کلاب:/
بادیگارد کلاب: خانم مشکلی پیش اومده؟
+: عام، نه میخواستم مطمئن شم درست اومدم
بادیگارد کلاب: بفرمایین
دختر وارد کلاب شد، جای بزرگ و قشنگی بود،جون میداد برای پارتی
نزدیک شد به یکی از گارسون ها و گفت: ببخشید میتونم ازتون چنتا سوال بکنم؟
گارسون: شما؟
+: وکیل لی ا/ت هستم در رابطه با یکی از پرونده هام ازتون چنتا سوال داشتم
گارسون: بفرمایین خانم وکیل
+:دنبال آقایی به نام هان جه وو هستم، میشناسینش؟
گارسون مضطرب شد و گفت: عم، بله میشناختمش
+: عالیه، اخرین بار کی دیدینش؟
گارسون: عا...چیزه..یه..یه هفته پیش، اره یه هفته شده ندیدمش
+؛مطمئنی؟
گارسون:اره!...اگه دیگه سوالی ندارید من باید به مشتری ها برسم
+: چرا چرا یه سوال دیگه، اسم رئیس کلاب چیه؟
گارسون: م..من نمیدونم، باید برم خانم
ا/ت بعد از اینکه دید از کارکنان کلاب آبی گرم نمیشه رفت سراغ رفیق قدیمیش
+:یااااا، ببین کی اومده جناب کیممم
جین: اووو خوش اومدی ا/ت، چه عجب اینورا پیدات شده؟توی پرونده باز گیر کردی(با خنده)
+: هی پسر بیخیال بابا دوست قدیمیت بعد از مدت ها اومده پیشت میگی چی میخواهی؟دوکبوکی گرفتم باهم بخوریم
جین: اووو بیار بیار حسابی گشنمه، کجا راحتی بشین همونجا
+: خیلی وقت بود نیومدم کلانتری، چقد پرونده روی میزته
جین درحالی که داشت لقمه های اخرشو میخورد ا/ت گفت: هی جین میتونی یه کاری برام بکنی؟
جین: دیدی گفتم همینطوری الکی سراغ مارو نمیگیری؟
ا/ت: اوکی اوکی اوکی تسلیم، ولی اخه بدجور گیر کردم، سر یه یارویی رو زیر اب کردن توی یه کلاب، بعد هیچکدوم از کارکنان هم نم پس نمیدن چه برسه ب اینکه بیان باهام همکاری کنن
جین: چی میخوای بگی
ا/ت: فقط اسم صاحب کلاب رو میخوام، شایدم یکم اطلاعات راجبش...
جین: میدونی که این کار قانونی نیست دیگه؟
ا/ت: هوففف، اره ولی لطفا، نمیخواهی ک روم رو زمین بندازی..میخواهی؟
جین:.....
_
امیدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت یادتون نره بوس بای
آیا بزرگ ترین عشق ها با تنفر شروع میشه؟
Part: 2
• فصل 1
+: باشه خب، چیزی راجب رئیس کلابه نمیدونی؟
یونا: جه وو میگفتش که فامیلیش مین هست و یه برادر ناتنی هم داره، و همینطور گفت که اونا مافیا های خطرناکی هستن (*نکته: جه وو برادر یونا هست)
+:اسم کلاب چیه؟
یونا: کلاب ملاریا
+:ادرسش رو برام روی این کاغذ بنویس میرم کلاب یکم تحقیق کنم ببینم چیزی دستگیرم میشه
دخترک جلوی بزرگ ترین کلاب گانگنام یعنی کلاب ملاریا وایساده بود و برگهایش همانند برگ های پاییزی ریخته بود از بزرگیه کلاب:/
بادیگارد کلاب: خانم مشکلی پیش اومده؟
+: عام، نه میخواستم مطمئن شم درست اومدم
بادیگارد کلاب: بفرمایین
دختر وارد کلاب شد، جای بزرگ و قشنگی بود،جون میداد برای پارتی
نزدیک شد به یکی از گارسون ها و گفت: ببخشید میتونم ازتون چنتا سوال بکنم؟
گارسون: شما؟
+: وکیل لی ا/ت هستم در رابطه با یکی از پرونده هام ازتون چنتا سوال داشتم
گارسون: بفرمایین خانم وکیل
+:دنبال آقایی به نام هان جه وو هستم، میشناسینش؟
گارسون مضطرب شد و گفت: عم، بله میشناختمش
+: عالیه، اخرین بار کی دیدینش؟
گارسون: عا...چیزه..یه..یه هفته پیش، اره یه هفته شده ندیدمش
+؛مطمئنی؟
گارسون:اره!...اگه دیگه سوالی ندارید من باید به مشتری ها برسم
+: چرا چرا یه سوال دیگه، اسم رئیس کلاب چیه؟
گارسون: م..من نمیدونم، باید برم خانم
ا/ت بعد از اینکه دید از کارکنان کلاب آبی گرم نمیشه رفت سراغ رفیق قدیمیش
+:یااااا، ببین کی اومده جناب کیممم
جین: اووو خوش اومدی ا/ت، چه عجب اینورا پیدات شده؟توی پرونده باز گیر کردی(با خنده)
+: هی پسر بیخیال بابا دوست قدیمیت بعد از مدت ها اومده پیشت میگی چی میخواهی؟دوکبوکی گرفتم باهم بخوریم
جین: اووو بیار بیار حسابی گشنمه، کجا راحتی بشین همونجا
+: خیلی وقت بود نیومدم کلانتری، چقد پرونده روی میزته
جین درحالی که داشت لقمه های اخرشو میخورد ا/ت گفت: هی جین میتونی یه کاری برام بکنی؟
جین: دیدی گفتم همینطوری الکی سراغ مارو نمیگیری؟
ا/ت: اوکی اوکی اوکی تسلیم، ولی اخه بدجور گیر کردم، سر یه یارویی رو زیر اب کردن توی یه کلاب، بعد هیچکدوم از کارکنان هم نم پس نمیدن چه برسه ب اینکه بیان باهام همکاری کنن
جین: چی میخوای بگی
ا/ت: فقط اسم صاحب کلاب رو میخوام، شایدم یکم اطلاعات راجبش...
جین: میدونی که این کار قانونی نیست دیگه؟
ا/ت: هوففف، اره ولی لطفا، نمیخواهی ک روم رو زمین بندازی..میخواهی؟
جین:.....
_
امیدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت یادتون نره بوس بای
۴.۸k
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.