ددی صدام کن!

؟خ..خ.. خوش امدید ارباب
_فق لال شو
~اقاییی کیم قدم رنجه فرمودین
ویو ا.ت
یه پسر خیلیییی خوشتیپ وارد شد وقتی ک اومد بوی ادکلن تخلش همه جا رو گرف سیگارشو انداخت رو زمین و پاشو گذاشت روش نگاهی به من کرد و گفت
_این قراره برقصه؟
اقای مین هم هول شد و گفت
~ا.. آره همینه همین و به من یه اشاره داد
اومدم حرف بزنم ک..
_امیدوارم رقصت خوب باشه
...
+اقای مین چیشد یهو چرا من؟
~تو دنبال شغل بودی ارع؟ میخوای پول زیادی در بیاری؟ راهت فقط اینه بهت گفتم ک خرپوله اینکارو بکن حقوقش 20 میلیون وونه
با حرفی ک زد چشمام گرد شد و یهو قبول کردم
~خوبه حالا برو یه لباس خیلی جذاب بپوش

بعد چند مین اومدم بیرون واقعا معذب بودم تو اون لباس ولی فقط به پولش فک میکردم..
صدای عربده ای اومد
_پس کدوم گوریههههه(خیلی بلند)
~ا.. ا.. اروم باشید الان.. الان میاد
+من اینجام
~خب شروع کن
ویو تهیونگ
وقتی میرقصید جذبش شدم اون خیلی خوردنی و کردنی بود فک کنم ازش خوشم اومده اون اجرا چند دقیقه بیشتر نبود ولی من شیفتش شدم نگامو از روش بر نمیداشتم اونم فک کنم خجالت کشید..
ویو ا.ت
بعد از اجرا سریع اونجا رو ترک کردمو رفتم تو راه رو تن تن نفس نفس میزدم لپام قرمز شده بود
داشتم با خودم میگفتم من چی غلطی کردم که با صداش سر جام خشکم زد
_خوشم اومد
رومو برگردوندم
_فک کنم بگی نگی ازت داره خوشم میاد
جلو اومد و چونمو سمت بالا و صورتش کشید
_میتونم بازم ببینمت
دستشو پس زدم
+عوضی
با نگاش فک کنم خودمو خیس کردم همین جوری جلو و جلو تر میومد..
#وی#وانشات#فیک#تهیونگ