ارباب: شینبوی عزیزم، تو توانایی و قدرت های زیادی داری، ول
ارباب: شینبوی عزیزم، تو توانایی و قدرت های زیادی داری، ولی به تنهایی نمیتونی اینکار رو انجام بدی، لطفا، کانائو هم نباید ببری.
شینوبو: خب. ارباب نمیخوام کس دیگه هم بمیره، اونم بخاطر من
میتسوری: شینبوووووو، من میخوام باهات بیام، خواهش میکنم، حتی اگه بمیرم برام مهم نیست، تو مثل خواهر منی و من نمیتونم بی تفاوت باشم منم مثل خواهرتم شینبوو، شینوبوووو
شینوبو:*(درحال اشک ریختن)
اره میتسوری، حتی اگه بمیرم تو خواهر کانائو میشی، من ازت مثل یه خواهر درخواست میکنم که لطفا باهام بیا
اوبانای: نه میتسوری، شما دوتا نمیتونین به تنهاییی برین
ذهن میتسوری: وایییی ایگورو سان نگرانمه🥹
ارباب: خب فرزندانم، همه شماها باید برین
شینوبو: خب. ارباب نمیخوام کس دیگه هم بمیره، اونم بخاطر من
میتسوری: شینبوووووو، من میخوام باهات بیام، خواهش میکنم، حتی اگه بمیرم برام مهم نیست، تو مثل خواهر منی و من نمیتونم بی تفاوت باشم منم مثل خواهرتم شینبوو، شینوبوووو
شینوبو:*(درحال اشک ریختن)
اره میتسوری، حتی اگه بمیرم تو خواهر کانائو میشی، من ازت مثل یه خواهر درخواست میکنم که لطفا باهام بیا
اوبانای: نه میتسوری، شما دوتا نمیتونین به تنهاییی برین
ذهن میتسوری: وایییی ایگورو سان نگرانمه🥹
ارباب: خب فرزندانم، همه شماها باید برین
۴۷۱
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.