وقتی کتکت میزد و میگفت تو هم لنگه مامانت هرزه ای آخر
+خب معلومه...
برم....
_بیجا میکنی....
حرف اضافی نزن رو اعصاب منم راه نرو(خنده)
+حالا اول تو کمکم کن....
آروم دستشو گذاشت زیر کمرش و دستش هم گرفت...
آروم آروم بلندش کرد....
+آیی(بغض)
_آروم آروم....هیچی نمیشه....
بشین رو تخت...
هانا نشست و تهیونگ رفت کرم آورد و زد به گوشه لبش و جای زخمشو بوسید....
_ببخشید..
و پیشونیشو بوسید....
بقیشو خودم میبرمت....
یه دستشو زیر پاهاش و اونیکی دستشو زیر سرش گذاشت....
در حموم و باز کرد.....
_وایسا.... اول لباساتو در بیار....
و هانا لباسشو درآورد...
_نمیتونی خم شی...خودم دامنتو در میارم...
و دامن کوتاهش رو در آورد...
لباساشونو در آوردن....
_بیا زیر دوش....
گرمش کردم....
دکتر گفت باید روزی دوساعت زیر شکمتو ماساژ بدم...
+باش...
_خجالت نکش دیگه...
من ۳ ساله شوهرتم!
+کی خجالت کشید؟
_توووو...
ته زیر دوش شروع کرد به ماساژ دادن شکم هانا....
+هههه(متعجب)
ببخشید....(خجالتی)
_عیبی نداره....دکتر گفت اگه خونریزیت بیشتر بشه عادیه....
حالا بیا اینجا.....
خب چیه مگه؟؟
بدو....
+بوشه...
تهیونگ چقدر با موهای خیس جذاب میشی!
_ببین...نکن...
میدونی که بی جنبم و نگاه نمیکنم پریودی!
+خب حالا....
ولی خونریزیم خیلی زیاده!
_دکتر گفت عادیه....
۱ساعت بعد....
_خب بیا لباساتو بپوشونم نمیتونی خم بشی...
+باشه...(کثافت خوششانس ...برو گمشو)
_خب حالا بخواب باید به کبودی هات پماد بزنم...
+ته ولش ک...
_هیششششش...کاریه که خودم کردم...
ته پماد رو اورد و اروم پاهای هاناش و ماساژ میداد...
+ته مهم نیست بیا بخوابیم...
_ببینم قرصتو خوردی؟؟
+بیخی...
_هیششش...الان میارمش...
تا ۲ هفته کار هر شبمون همینه اوکی؟
+باشه...
.....
_ببین کیسه آب گرم باید تا صبح رو شکمت. باشه خب؟
+باشه....
هههه ساعت ۷ صبحه...
_خب میخوابیم تا ۳ ظهر...
بیا بغلم حالا...
+شب بخیر عزیزم و لباشو گذاشت رو لبای همسر مهربونش....
_خیلی دوست دارماا..
+من بیشتر
پایان
رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین
برم....
_بیجا میکنی....
حرف اضافی نزن رو اعصاب منم راه نرو(خنده)
+حالا اول تو کمکم کن....
آروم دستشو گذاشت زیر کمرش و دستش هم گرفت...
آروم آروم بلندش کرد....
+آیی(بغض)
_آروم آروم....هیچی نمیشه....
بشین رو تخت...
هانا نشست و تهیونگ رفت کرم آورد و زد به گوشه لبش و جای زخمشو بوسید....
_ببخشید..
و پیشونیشو بوسید....
بقیشو خودم میبرمت....
یه دستشو زیر پاهاش و اونیکی دستشو زیر سرش گذاشت....
در حموم و باز کرد.....
_وایسا.... اول لباساتو در بیار....
و هانا لباسشو درآورد...
_نمیتونی خم شی...خودم دامنتو در میارم...
و دامن کوتاهش رو در آورد...
لباساشونو در آوردن....
_بیا زیر دوش....
گرمش کردم....
دکتر گفت باید روزی دوساعت زیر شکمتو ماساژ بدم...
+باش...
_خجالت نکش دیگه...
من ۳ ساله شوهرتم!
+کی خجالت کشید؟
_توووو...
ته زیر دوش شروع کرد به ماساژ دادن شکم هانا....
+هههه(متعجب)
ببخشید....(خجالتی)
_عیبی نداره....دکتر گفت اگه خونریزیت بیشتر بشه عادیه....
حالا بیا اینجا.....
خب چیه مگه؟؟
بدو....
+بوشه...
تهیونگ چقدر با موهای خیس جذاب میشی!
_ببین...نکن...
میدونی که بی جنبم و نگاه نمیکنم پریودی!
+خب حالا....
ولی خونریزیم خیلی زیاده!
_دکتر گفت عادیه....
۱ساعت بعد....
_خب بیا لباساتو بپوشونم نمیتونی خم بشی...
+باشه...(کثافت خوششانس ...برو گمشو)
_خب حالا بخواب باید به کبودی هات پماد بزنم...
+ته ولش ک...
_هیششششش...کاریه که خودم کردم...
ته پماد رو اورد و اروم پاهای هاناش و ماساژ میداد...
+ته مهم نیست بیا بخوابیم...
_ببینم قرصتو خوردی؟؟
+بیخی...
_هیششش...الان میارمش...
تا ۲ هفته کار هر شبمون همینه اوکی؟
+باشه...
.....
_ببین کیسه آب گرم باید تا صبح رو شکمت. باشه خب؟
+باشه....
هههه ساعت ۷ صبحه...
_خب میخوابیم تا ۳ ظهر...
بیا بغلم حالا...
+شب بخیر عزیزم و لباشو گذاشت رو لبای همسر مهربونش....
_خیلی دوست دارماا..
+من بیشتر
پایان
رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین
۳۷.۵k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.