پارت5
٪تاکتر امد گفت
دکتر: اقای جئون خیلی معذرت میخوام اما خانم ات به کما رفتن
٪چی؟ دارین شوخی میکنید؟
دکتر: ببخشید اما معلوم نیست زنده بمونه یانع ورفت
٪یعنی چی نه نههه با عصبانیت رفتم سوار؟ماشین شدم من خیلی ادم بدی بودم باید خودمو کنترل میکردم تا اینجوری نمیشد تند تر رفتم به کارایی که کردم فک کردم خیلی بد بودن ماشیم پارک کردم رفتم اتاق ات تا ادن نامه ای که اون موقع دیدم بخونم
خونی بود بازش کردم..... چیزای خوبی اصلا نبود اون منو دوست داشت؟ وقعا؟ اخه چرا من؟ من زجرش میدادمممم اون واقعا منو دوست داشته اما من باهاش چیکار کردم
از اون زمان2ماه میگذشت
میخواستم واقعا عوض شم
مثل بقیه روزا رفتم پیش ات ازش معذرت خواهی کردم از پشت شیشه به صورت
خوشگلش نگاه کردم غرق نگاهش شده بودم که دستگاه صدا داد
ات یچیزش شده بود
٪دکتررررر ات یچیزشش شده کمککککک دکتررررر پرستار(گریه)
پرستارا رفتن تو اتاق بهش شک میدادن تا برگرده خط دستگاه صابت بود
٪ات تروخدا برگردددد قول میدم عوض شمم:
اتتتتتت عزیزممممم ببخشیددد معذرت میخوامممممممممممم ببخش منو
اتتت برگرد تنهام نزاررررر
ات....
چند ساعت بعد
٪چشمام باز کردم رو تخت بودم چیشدهه
پرستار
پرستار: شما حالتون بد شد ماهم بردیمتون تو اتاق
٪ات ات چیشدددد ات اتتت
پرستاره: اون
٪خوبببببب
پرستاره:زندست
٪جدییی؟ بهوش امد؟؟
پرستار: بله
٪میخوام ببینمشش لطفا
پرستا: باشه بفرمایید
٪مرسی امدم
شرایط: کامنتتتتتتتتتتتت
دکتر: اقای جئون خیلی معذرت میخوام اما خانم ات به کما رفتن
٪چی؟ دارین شوخی میکنید؟
دکتر: ببخشید اما معلوم نیست زنده بمونه یانع ورفت
٪یعنی چی نه نههه با عصبانیت رفتم سوار؟ماشین شدم من خیلی ادم بدی بودم باید خودمو کنترل میکردم تا اینجوری نمیشد تند تر رفتم به کارایی که کردم فک کردم خیلی بد بودن ماشیم پارک کردم رفتم اتاق ات تا ادن نامه ای که اون موقع دیدم بخونم
خونی بود بازش کردم..... چیزای خوبی اصلا نبود اون منو دوست داشت؟ وقعا؟ اخه چرا من؟ من زجرش میدادمممم اون واقعا منو دوست داشته اما من باهاش چیکار کردم
از اون زمان2ماه میگذشت
میخواستم واقعا عوض شم
مثل بقیه روزا رفتم پیش ات ازش معذرت خواهی کردم از پشت شیشه به صورت
خوشگلش نگاه کردم غرق نگاهش شده بودم که دستگاه صدا داد
ات یچیزش شده بود
٪دکتررررر ات یچیزشش شده کمککککک دکتررررر پرستار(گریه)
پرستارا رفتن تو اتاق بهش شک میدادن تا برگرده خط دستگاه صابت بود
٪ات تروخدا برگردددد قول میدم عوض شمم:
اتتتتتت عزیزممممم ببخشیددد معذرت میخوامممممممممممم ببخش منو
اتتت برگرد تنهام نزاررررر
ات....
چند ساعت بعد
٪چشمام باز کردم رو تخت بودم چیشدهه
پرستار
پرستار: شما حالتون بد شد ماهم بردیمتون تو اتاق
٪ات ات چیشدددد ات اتتت
پرستاره: اون
٪خوبببببب
پرستاره:زندست
٪جدییی؟ بهوش امد؟؟
پرستار: بله
٪میخوام ببینمشش لطفا
پرستا: باشه بفرمایید
٪مرسی امدم
شرایط: کامنتتتتتتتتتتتت
۱۴.۰k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.