سناریو درخواستی
سناریو #درخواستی#
« وقتی برادر ناتنی تن و اشتباهی دستشون میخوره به سی.نت _اسمات_ »
نامجون : « براید استایل بغلت میکنه و میبرتت توی اتاق و خیلی بد باهات انجام میده »
ا/ت : بسه ترو خدا خیلی درد داره
نامجون : ششش... صدات درنیاد « و تند تر میک.وبه »
جین : « کسی خونه نبود برلی همین رو همین کاناپه حولت میده و میگه »
جین : سعی نکن ناله کنی.. انقدری درد داره که خود ناله بیاد سراغت
یونگی : « دستتو میکشه و میبره اتاقو درو قفل میکنه و دست و پاتو به تخت میبنده و خیلی خیلی خشن انجام میداد »
خدا نسیبتون نکنه😂
جیهوپ : امشب شب خیلی سختی رو پیش رو داری بیب
جیمین : « تحر.یک شدم بردمش توی اتاق و باهاش خشن انجام دادم »
تهیونگ :« مهمون ها اونجا بودن ولی کسی ندید در گوشش بهش گفتم »
تهیونگ : برو توی اتاق کارت دارم
« میدونستم بار اولشه برای همین اولش آروم انجام میدادم ولی بقیش رو نه »
جونگ کوک : ا/ت : عااااا....
کوکی : میگم من الان چیز شدم یعنی میتونم باهات....
ا/ت : آره
کوکی : هرزه کوچولو
« بخاطر این حرفت باهات خیلی حشن انجام میداد »
« وقتی برادر ناتنی تن و اشتباهی دستشون میخوره به سی.نت _اسمات_ »
نامجون : « براید استایل بغلت میکنه و میبرتت توی اتاق و خیلی بد باهات انجام میده »
ا/ت : بسه ترو خدا خیلی درد داره
نامجون : ششش... صدات درنیاد « و تند تر میک.وبه »
جین : « کسی خونه نبود برلی همین رو همین کاناپه حولت میده و میگه »
جین : سعی نکن ناله کنی.. انقدری درد داره که خود ناله بیاد سراغت
یونگی : « دستتو میکشه و میبره اتاقو درو قفل میکنه و دست و پاتو به تخت میبنده و خیلی خیلی خشن انجام میداد »
خدا نسیبتون نکنه😂
جیهوپ : امشب شب خیلی سختی رو پیش رو داری بیب
جیمین : « تحر.یک شدم بردمش توی اتاق و باهاش خشن انجام دادم »
تهیونگ :« مهمون ها اونجا بودن ولی کسی ندید در گوشش بهش گفتم »
تهیونگ : برو توی اتاق کارت دارم
« میدونستم بار اولشه برای همین اولش آروم انجام میدادم ولی بقیش رو نه »
جونگ کوک : ا/ت : عااااا....
کوکی : میگم من الان چیز شدم یعنی میتونم باهات....
ا/ت : آره
کوکی : هرزه کوچولو
« بخاطر این حرفت باهات خیلی حشن انجام میداد »
۵.۴k
۲۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.