ارباب من🖤🤍
part 6
توی ماشین کلی با جیمین حرف زدم و کلی خندیدیم بعدش رسیدیم به یه فروشگاه بزرگ دهنم وا مونده بود که جیمین گفت:
جیمین: نمیای بریم
ا. ت: چرا میام فقط.. اینجا خیلی بزرگه
جیمین: واسه همین اومدیم اینجا دیگه
ا. ت: پس اومدیم برای خودت لباس بگیریم
جیمین: نه خیر اومدیم برای شما لباس بگیریم کوچولو
ا. ت: صد دفعه بهت گفتم به من نگو کوچولو و گرنه میکشمت
جیمین: باشه بابا نخوریمون
بعدشم باهم رفتیم داخل اون فروشگاه واقعا خیلی خوشکل بود همه چیز بود توش لوازم آرایشی. لباس. کیف. کفش و.... کلی چیزه دیگه که جیمین گفت:
جیمین: ا. ت نمیخوای بیای
ا. ت: اومدم
رفتیم داخل و جیمین کلی لباس برداشت و گفت برو پرو کن (اگه پرو رو درست نوشته باشم) بعد رفتم توی اتاق پرو و کلی لباس پرو کردم و جیمین همشونو واسم خرید بعد رفت واسم کفش برداشت. ادکلن برداشت. لوازم آرایشی بعد از دو ساعت خرید دیگه واقعا خسته شده بودم واسه همین به جیمین گفتم:
ا. ت: جیمینا خستم شد دیگه گشنمه میشه بریم خونه
جیمین: گشنته
ا. ت: آره خیلی
جیمین: بیا بریم یه چیزی بخوریم بعد بریم خونه
رفتیم شام گرفتیم خوردیم بعد هم رفتیم سمت ماشین جیمین خریدارو گذاشت تو ماشین وخودشم نشست تو ماشین و رفتید خونه
توی ماشین کلی با جیمین حرف زدم و کلی خندیدیم بعدش رسیدیم به یه فروشگاه بزرگ دهنم وا مونده بود که جیمین گفت:
جیمین: نمیای بریم
ا. ت: چرا میام فقط.. اینجا خیلی بزرگه
جیمین: واسه همین اومدیم اینجا دیگه
ا. ت: پس اومدیم برای خودت لباس بگیریم
جیمین: نه خیر اومدیم برای شما لباس بگیریم کوچولو
ا. ت: صد دفعه بهت گفتم به من نگو کوچولو و گرنه میکشمت
جیمین: باشه بابا نخوریمون
بعدشم باهم رفتیم داخل اون فروشگاه واقعا خیلی خوشکل بود همه چیز بود توش لوازم آرایشی. لباس. کیف. کفش و.... کلی چیزه دیگه که جیمین گفت:
جیمین: ا. ت نمیخوای بیای
ا. ت: اومدم
رفتیم داخل و جیمین کلی لباس برداشت و گفت برو پرو کن (اگه پرو رو درست نوشته باشم) بعد رفتم توی اتاق پرو و کلی لباس پرو کردم و جیمین همشونو واسم خرید بعد رفت واسم کفش برداشت. ادکلن برداشت. لوازم آرایشی بعد از دو ساعت خرید دیگه واقعا خسته شده بودم واسه همین به جیمین گفتم:
ا. ت: جیمینا خستم شد دیگه گشنمه میشه بریم خونه
جیمین: گشنته
ا. ت: آره خیلی
جیمین: بیا بریم یه چیزی بخوریم بعد بریم خونه
رفتیم شام گرفتیم خوردیم بعد هم رفتیم سمت ماشین جیمین خریدارو گذاشت تو ماشین وخودشم نشست تو ماشین و رفتید خونه
۲۴.۰k
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.