پارت ~1~
ویو ات(علامت+)
صبح از خواب پاشدم باز یه روز مزخرف دیگه خب بگم که من اوایلش وقتی که پدر و مادرم مردن من افسرده گی گرفته بودم اما بعدش خوب شدم،رفتم دستشویی کارای لازممو انجام دادم یه لباس پوشیدم موهامو شونه کردم و رفتم صبحونه خوردم و بعد رفتم ظرف هارو شستم و روی کاناپه نشستم ساعت 3 ظهر بود رفتم نهار دوکبوکی و نودل خوردم بعد دوباره رفتم روی کاناپه نشستم خب بگم من کار نمیکنم چون به اندازه ی خودم پول دارم همینجوری روی کاناپه نشسته بودم
که یهو گوشیم زنگ خورد اون جنی بود جنی بهترین دوستمه جواب دادم
"مکالمه ی ات و جنی"(علامت جنی$)
$سلام ات چطوری
+سلام خوبم تو چطوری
$منم خوبم ،خواستم بگم میایی باهم بریم بار
+باشه ساعت چند بیام؟
$هوررا،ساعت8 اماده باش میام دنبالت
+اوکی بای
$خداحافظ
"پایان مکالمه"
جنی گفت که بریم بار اما هنوز زود بود برای اماده شدن برای همین رفتم چندتا خوراکی اوردم و روی کاناپه نشستم و فیلم دیدم بعد که فیلم تموم شد دیدم ساعت 5 بود برای همین رفتم حموم و یه دوش 20 مینی گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم بعد لباسمو پوشیدم که تقریباً باز بود اما مهم نیس(عکسشو میزارم)بعد موهامو هم باز گذاشتم آرایش کردم و ادکلن مو زدم بعد که کلاً اماده شدم منتظر جنی موندم که دیدم پیام فرستاده گفته بیام پایین رفتم پایین که جنی رو دیدم سوار ماشین شدم
+سلام،اوو چه خوشگل شدی
$مرسی تو هم همینطور
+خب بریم دیگه
$باشه
راه افتادیم سمت بار و بعد از چند مین رسیدیم پیاده شدیم و همین که رسیدیم همه نگاه مون میکردن رفتیم سر یه میز نشستیم که گارسون اومد...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
صبح از خواب پاشدم باز یه روز مزخرف دیگه خب بگم که من اوایلش وقتی که پدر و مادرم مردن من افسرده گی گرفته بودم اما بعدش خوب شدم،رفتم دستشویی کارای لازممو انجام دادم یه لباس پوشیدم موهامو شونه کردم و رفتم صبحونه خوردم و بعد رفتم ظرف هارو شستم و روی کاناپه نشستم ساعت 3 ظهر بود رفتم نهار دوکبوکی و نودل خوردم بعد دوباره رفتم روی کاناپه نشستم خب بگم من کار نمیکنم چون به اندازه ی خودم پول دارم همینجوری روی کاناپه نشسته بودم
که یهو گوشیم زنگ خورد اون جنی بود جنی بهترین دوستمه جواب دادم
"مکالمه ی ات و جنی"(علامت جنی$)
$سلام ات چطوری
+سلام خوبم تو چطوری
$منم خوبم ،خواستم بگم میایی باهم بریم بار
+باشه ساعت چند بیام؟
$هوررا،ساعت8 اماده باش میام دنبالت
+اوکی بای
$خداحافظ
"پایان مکالمه"
جنی گفت که بریم بار اما هنوز زود بود برای اماده شدن برای همین رفتم چندتا خوراکی اوردم و روی کاناپه نشستم و فیلم دیدم بعد که فیلم تموم شد دیدم ساعت 5 بود برای همین رفتم حموم و یه دوش 20 مینی گرفتم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم بعد لباسمو پوشیدم که تقریباً باز بود اما مهم نیس(عکسشو میزارم)بعد موهامو هم باز گذاشتم آرایش کردم و ادکلن مو زدم بعد که کلاً اماده شدم منتظر جنی موندم که دیدم پیام فرستاده گفته بیام پایین رفتم پایین که جنی رو دیدم سوار ماشین شدم
+سلام،اوو چه خوشگل شدی
$مرسی تو هم همینطور
+خب بریم دیگه
$باشه
راه افتادیم سمت بار و بعد از چند مین رسیدیم پیاده شدیم و همین که رسیدیم همه نگاه مون میکردن رفتیم سر یه میز نشستیم که گارسون اومد...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
۱۱.۳k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.