چند پارتی جیکوک🖤💛
part۲🖤💛
دویدم سمتش. +جییییممممیییننننن! بلند شو... چشماتو باز کن... لطفاااااا... خواهش میکنم
اشکام سرازیر شدن. بلندش کردم و تا خود بیمارستان دویدم. وقتی رسیدم نفسم بالا نمیومد. & چی شده؟ +حالش...بد شده & الان میبریمشون اتاق.
دستام میلرزید. سرمو تو دستام گرفتمو گریه کردم. همش تقصیر من بود همش! نباید به حرفش گوش میدادم! باید براش غذا میبردم! چرا! چرا اینکارو کردم؟
با دستای لرزون گوشیمو در آوردم. ته شش تا میسکال انداخته بود. همون موقع ته زنگ زد *الو... کوک؟ کجایی تو خرگوشی؟ مردیم از دلشوره. چی شده چرا حرف نمیزنی؟! +جی... جیمین *جیمین چش شده؟ ته مضطرب شده بود. +حالش... بد شده... اوردمش... بیمارستان. همه حرفامو با من و من و بریده بریده میگفتم. *کدوم بیمارستان؟! +گلدی *اومدم. دکتر اومد بیرون و رفتم جلو ؛ همراه آقای پارک؟ + بله. حالشون چطوره؟ ؛ خوبن. میتونین ببینینش. رفتم تو اتاق.
خماریییییییی
ببخشید کم بود دیگه...
دویدم سمتش. +جییییممممیییننننن! بلند شو... چشماتو باز کن... لطفاااااا... خواهش میکنم
اشکام سرازیر شدن. بلندش کردم و تا خود بیمارستان دویدم. وقتی رسیدم نفسم بالا نمیومد. & چی شده؟ +حالش...بد شده & الان میبریمشون اتاق.
دستام میلرزید. سرمو تو دستام گرفتمو گریه کردم. همش تقصیر من بود همش! نباید به حرفش گوش میدادم! باید براش غذا میبردم! چرا! چرا اینکارو کردم؟
با دستای لرزون گوشیمو در آوردم. ته شش تا میسکال انداخته بود. همون موقع ته زنگ زد *الو... کوک؟ کجایی تو خرگوشی؟ مردیم از دلشوره. چی شده چرا حرف نمیزنی؟! +جی... جیمین *جیمین چش شده؟ ته مضطرب شده بود. +حالش... بد شده... اوردمش... بیمارستان. همه حرفامو با من و من و بریده بریده میگفتم. *کدوم بیمارستان؟! +گلدی *اومدم. دکتر اومد بیرون و رفتم جلو ؛ همراه آقای پارک؟ + بله. حالشون چطوره؟ ؛ خوبن. میتونین ببینینش. رفتم تو اتاق.
خماریییییییی
ببخشید کم بود دیگه...
۵.۳k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.