p18
ببخشین ندونسته اون دفعه زدم عدم پذیرش نظرات😔😂😂🤣🤣🤣 ببخشین
_____________________
کوک:لینو رو ول کرد و هولش داد بیرون برگشت سمت من کوک:انگار عاشقته زیا:شروع نکن کوک کوک:اره از حرفا بپیچ زیا:کوککککک کوک:اه بابا باش .کوک میره حموم و هوله از یادش میره کوک:وا عههه زیا زیا:ها کوک:اممم زیا جان امم برام چیز میدی زیا:چ ...چی..چی بدم دقیقا؟ کوک:هوله زیا: عا عاها(چقدر منحرفم من) زیا:اگه بهت هوله بدم یه شرط داره کوک:یعنی چی شرط داره زیا:خب شرط داره دیگه کوک:اوففف حالا چیه زیا:اینکه ببریم بیرون کوک:واتتتت نهههه حالشو ندارم زیا:پس تو هم لخت برو هولت رو بردار کوک:عاه دختره بی درک و بیشعور باشه باشه قبول زیا:بیا از زبان زیا: هوله رو دادم .فقط به پایین تنش بسته بود ایششش علاقه خواصی داره سیکس پک هاشو نشون بده ایشششش کوک:چرا اونطوری نگام میکنی؟ پیشتتتت خوخو با تواماااااا پیشتتتتتت علوووو زیا:هاااا کوک:حاظر نمیشی زیا:اره کوک:خب منتظر چی هستی زیا: هیچی کوک:رفت لباساش رو بپوشه که نگاش میکردم انگار منتظر بودم فقط که با نیشگونش به خودماومدم کوک:اخ ها زیا:برو اونور کوک:نمیرم زیا:گفتم برو کوک:منم گفتم نمیرم زیا:باشه نرو زیا:رفتم تو حموم عوض کردمو برگشتم دیدم لباساش رو پوشیده از زبان کوک:نمیدونم چه حسی بهش دارم عشق؟نه نیست چون میدونم نیست شاید وابستش شدم زیا:بریم از زبانکوک:راه اوفتادیم به یه رستورا داشتیم غذا میخوردیم که یه دختر بچه چپ چپ نگام میکرد وا همه امروز چشه بد بد نگام میکنن
اینم از این پارت ممنونم از حمایتاتون عاشقتونممممممم بای بای🥺👋👋👋👋💜💜💜💜💜
شرطا:
کامنت:۱۵ تا
لایکا:۲۰ لایک
_____________________
کوک:لینو رو ول کرد و هولش داد بیرون برگشت سمت من کوک:انگار عاشقته زیا:شروع نکن کوک کوک:اره از حرفا بپیچ زیا:کوککککک کوک:اه بابا باش .کوک میره حموم و هوله از یادش میره کوک:وا عههه زیا زیا:ها کوک:اممم زیا جان امم برام چیز میدی زیا:چ ...چی..چی بدم دقیقا؟ کوک:هوله زیا: عا عاها(چقدر منحرفم من) زیا:اگه بهت هوله بدم یه شرط داره کوک:یعنی چی شرط داره زیا:خب شرط داره دیگه کوک:اوففف حالا چیه زیا:اینکه ببریم بیرون کوک:واتتتت نهههه حالشو ندارم زیا:پس تو هم لخت برو هولت رو بردار کوک:عاه دختره بی درک و بیشعور باشه باشه قبول زیا:بیا از زبان زیا: هوله رو دادم .فقط به پایین تنش بسته بود ایششش علاقه خواصی داره سیکس پک هاشو نشون بده ایشششش کوک:چرا اونطوری نگام میکنی؟ پیشتتتت خوخو با تواماااااا پیشتتتتتت علوووو زیا:هاااا کوک:حاظر نمیشی زیا:اره کوک:خب منتظر چی هستی زیا: هیچی کوک:رفت لباساش رو بپوشه که نگاش میکردم انگار منتظر بودم فقط که با نیشگونش به خودماومدم کوک:اخ ها زیا:برو اونور کوک:نمیرم زیا:گفتم برو کوک:منم گفتم نمیرم زیا:باشه نرو زیا:رفتم تو حموم عوض کردمو برگشتم دیدم لباساش رو پوشیده از زبان کوک:نمیدونم چه حسی بهش دارم عشق؟نه نیست چون میدونم نیست شاید وابستش شدم زیا:بریم از زبانکوک:راه اوفتادیم به یه رستورا داشتیم غذا میخوردیم که یه دختر بچه چپ چپ نگام میکرد وا همه امروز چشه بد بد نگام میکنن
اینم از این پارت ممنونم از حمایتاتون عاشقتونممممممم بای بای🥺👋👋👋👋💜💜💜💜💜
شرطا:
کامنت:۱۵ تا
لایکا:۲۰ لایک
۳۸.۴k
۱۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.