پلیس. ابلیس. part ¹¹
[ ا.ت ویو]
داشتم باهاش حرف میزدم که سه نفر اومدن منو بزور بردن تو یه اتاق که خیلی ترسناک بود، زمینش خونی بود و پر از اسلحه و شلاق بود
منو بستن به یه صندلی تا میتونستن منو زدن که یکیشون همش میخواست بدنم رو لمس کنه که مجبور شدم چون دستام بسته بود با پا بزنم تویه ... اهم ( خودتون میدونید دیگه )
اونا هم چون یادشون رفته بود پاهامو ببندن پاهامو بستن و باز هم شروع کردن به کتک زدم و آخر صندلی رو هل دادن و من با صندلی افتادم
{ ویو فردا صبح }
+ ایییییی اخخخخخ همه جام درد میکنه ولم کنیدددددددد ( جیغ و داد )
؟ : هه بالاخره بیدار شدی
+ منو باز کن ( بلند )
؟ : یه شرط داره
+ چه شرطی ؟
؟ : باید زیر خوابم شی ( پوزخند )
+ هه تو خواب ببینی
؟ : پس بیا فکر کنیم تو خوابم
[ ا.ت ویو ]
وقتی از خواب بیدار شدم سر و صدا کردم که یکی بیاد منو نجات بده، وقتی یکی اومد دیدم اون کسی بود که زدم لایه پاش ، داشت بهم نزدیک میشد که یهو صدای شلیک اومد
+ جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
_پسره ی بی شور
+ت تو اونو ک کشتی (ترسیده)
_فکر نکن اینو کشتم چون داشت به تو نزدیک میشد، اونو کشتم چون سر پستش نبود ( تو که راست میگی )
+ بیا منو باز کن ( جدی )
_ تو یه زره جوجه داری به من دستور میدی
+ خواهش میکنم بیا منو باز کن
_ نه هنوز آدم نشدی
+ والا من آدمم تو آدم نیستی
_ آها مشکل همین جاست بلد نیستی با من چجوری حرف بزنی، پس ۲۴ ساعت اینجا میمونی تا کلاست تکمیل بشه
+ نه نه نه خواهش میکنم منو باز کن ( مظلوم )
_ بای بای ( رفت )
داشتم باهاش حرف میزدم که سه نفر اومدن منو بزور بردن تو یه اتاق که خیلی ترسناک بود، زمینش خونی بود و پر از اسلحه و شلاق بود
منو بستن به یه صندلی تا میتونستن منو زدن که یکیشون همش میخواست بدنم رو لمس کنه که مجبور شدم چون دستام بسته بود با پا بزنم تویه ... اهم ( خودتون میدونید دیگه )
اونا هم چون یادشون رفته بود پاهامو ببندن پاهامو بستن و باز هم شروع کردن به کتک زدم و آخر صندلی رو هل دادن و من با صندلی افتادم
{ ویو فردا صبح }
+ ایییییی اخخخخخ همه جام درد میکنه ولم کنیدددددددد ( جیغ و داد )
؟ : هه بالاخره بیدار شدی
+ منو باز کن ( بلند )
؟ : یه شرط داره
+ چه شرطی ؟
؟ : باید زیر خوابم شی ( پوزخند )
+ هه تو خواب ببینی
؟ : پس بیا فکر کنیم تو خوابم
[ ا.ت ویو ]
وقتی از خواب بیدار شدم سر و صدا کردم که یکی بیاد منو نجات بده، وقتی یکی اومد دیدم اون کسی بود که زدم لایه پاش ، داشت بهم نزدیک میشد که یهو صدای شلیک اومد
+ جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
_پسره ی بی شور
+ت تو اونو ک کشتی (ترسیده)
_فکر نکن اینو کشتم چون داشت به تو نزدیک میشد، اونو کشتم چون سر پستش نبود ( تو که راست میگی )
+ بیا منو باز کن ( جدی )
_ تو یه زره جوجه داری به من دستور میدی
+ خواهش میکنم بیا منو باز کن
_ نه هنوز آدم نشدی
+ والا من آدمم تو آدم نیستی
_ آها مشکل همین جاست بلد نیستی با من چجوری حرف بزنی، پس ۲۴ ساعت اینجا میمونی تا کلاست تکمیل بشه
+ نه نه نه خواهش میکنم منو باز کن ( مظلوم )
_ بای بای ( رفت )
۳.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.