پارت ۱۱ مدرسه
پارت ۱۱ مدرسه
گین ما هواتو داریم
چویا ، خب ما الان باید کل مدارکاتو بدزدیم و بدیم موری سنسه
چویا و گین اکوتاگاوا ، هوفففف ههههه چیکار کنیم چطوری مدارکو بدزدیم
دازای ، انو چویا سان میخواستم باهات حصبت کنم
چویا ، چی میخوای بگی همینجا بگو
دازای ، اما خصوصی هست
چویا باشه بیا بریم
گین و اکو ، تو برو بعدا صحیت میکنیم
چویا ، باش سایونارو
دازای دست چویا میگیره و میبره داخل یکی از کوچه ها
(اهههه مگه قرار نبوو ببرتش داخل یکی از کلاسا بردش تو
چون همه از کلاسا بیرون نیامدن )
چیا ، چرا امدیم اینجا
دازای ، میخوام ب...ه.....ت.....یک...چ....ی...ز...ی...بگم
چویا ، خ بگو
دازای ، م...ن....د..و...س...ت...د...ا..ر...م
چویا (سرخ شدن) چ....چی میگی باکااا
دازای ، میگ...م...د...وددست دارممممممم
چویا با خجالت ، ر..ا...س..ت...ش ..منم ...ازت خوشم
م....ی...ا...د
دازای ، واقعا
چویا ، اره وا..قع..ا
دازای. خر ذوق شدن ، امم واقعا خوشحالم فکر کردم به من احساسی نداری
چویا ، منم همین فکر را کردم
دازای ، میدونستی خیلی مثل دخترایی
چویا ، چ.....چییییی تو چی میگی
دازای ، قدت زیباییت رنگ چشات خیلی شبیه دختراست
گین ، داداشیی چطور چویا سان را پیدا کنیم
اکو ، نمیدونم
گین ، داداشی اونجارو چویا و یکی از بچه ها هستد
اکو ، کجا ههههه ص......صبر کن امکان نداره
گین ، چی شده داداشی
اکو ، هیسسسسس ساکت باششش
گین ، چرا
اکو ، نمیخوام وارد رابطه دو پرنده عاشق بشم
گین ، چی پرنده عاشق برو کنار منم ببینم
اکو ، بیا خودت ببین
گین دید دازای داره چویا را میبوسه
___________---------------------------_____________________
خب اکو و گین چرا دارن دنبال چویا میگردن
موری به اکو میگه که معموریت تغیر کرده و باید بفهمیم چطور ارژانس انقدر معروفه
_________________________-----------------------------------
گین ، این چطوررررر ممکنه
اکو ، منم اول مثل تو فکر میکردم
ادامه داره
این چرت شد ببخش اگه شد پارت بعد جبران
گین ما هواتو داریم
چویا ، خب ما الان باید کل مدارکاتو بدزدیم و بدیم موری سنسه
چویا و گین اکوتاگاوا ، هوفففف ههههه چیکار کنیم چطوری مدارکو بدزدیم
دازای ، انو چویا سان میخواستم باهات حصبت کنم
چویا ، چی میخوای بگی همینجا بگو
دازای ، اما خصوصی هست
چویا باشه بیا بریم
گین و اکو ، تو برو بعدا صحیت میکنیم
چویا ، باش سایونارو
دازای دست چویا میگیره و میبره داخل یکی از کوچه ها
(اهههه مگه قرار نبوو ببرتش داخل یکی از کلاسا بردش تو
چون همه از کلاسا بیرون نیامدن )
چیا ، چرا امدیم اینجا
دازای ، میخوام ب...ه.....ت.....یک...چ....ی...ز...ی...بگم
چویا ، خ بگو
دازای ، م...ن....د..و...س...ت...د...ا..ر...م
چویا (سرخ شدن) چ....چی میگی باکااا
دازای ، میگ...م...د...وددست دارممممممم
چویا با خجالت ، ر..ا...س..ت...ش ..منم ...ازت خوشم
م....ی...ا...د
دازای ، واقعا
چویا ، اره وا..قع..ا
دازای. خر ذوق شدن ، امم واقعا خوشحالم فکر کردم به من احساسی نداری
چویا ، منم همین فکر را کردم
دازای ، میدونستی خیلی مثل دخترایی
چویا ، چ.....چییییی تو چی میگی
دازای ، قدت زیباییت رنگ چشات خیلی شبیه دختراست
گین ، داداشیی چطور چویا سان را پیدا کنیم
اکو ، نمیدونم
گین ، داداشی اونجارو چویا و یکی از بچه ها هستد
اکو ، کجا ههههه ص......صبر کن امکان نداره
گین ، چی شده داداشی
اکو ، هیسسسسس ساکت باششش
گین ، چرا
اکو ، نمیخوام وارد رابطه دو پرنده عاشق بشم
گین ، چی پرنده عاشق برو کنار منم ببینم
اکو ، بیا خودت ببین
گین دید دازای داره چویا را میبوسه
___________---------------------------_____________________
خب اکو و گین چرا دارن دنبال چویا میگردن
موری به اکو میگه که معموریت تغیر کرده و باید بفهمیم چطور ارژانس انقدر معروفه
_________________________-----------------------------------
گین ، این چطوررررر ممکنه
اکو ، منم اول مثل تو فکر میکردم
ادامه داره
این چرت شد ببخش اگه شد پارت بعد جبران
۱۳.۴k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.