اثر هنری من / my artwork
اثرهنریمن / my artwork
p⁴
رونا ویو
نفساش به گردنم میخورد و باعث میشد که بدنم مور مور شه و بلرزم
رونا:عا...عام دارم یه کرکتر میکشم
تهیونگ:طراحیت عالیه"مکث"وایسا
صندلی بغلی من خالی بود چون همه از من بدشون میومد و ازم فاصله میگرفتن،تهیونگ صندلی بغلیرو کشید به سمت صندلی من و روش نشست و نگاهم کردو و گفت:ادامه بده
منم اومدم ادامشو بکشم که یه مایع داغی بین پام حس کردم و یهو دلدرد شدیدی گرفتم که باعث شد مداد از دستم بیوفته و دستمو بزارم روی دلم و بگم اخ!
خیلی دلم درد میکرد که تهیونگ برگشت سمت من و با نگرانی لب زد:چیشده رونا؟
منم با صدای ارومی گفتم:دلم
یکم که گذشت از روی صندلی بلند شدم و رفتم سمت دسشویی مدرسه
فهمیدم که تهیونگ هم پشت سرم اومده،جلو دسشویی وایساد و من رفتم داخل
روی توالت نشستم، شتتتتتت پریود شدم!
ولی منکه پد ندارم
مجبور شدم از تهیونگ کمک بخوام*ببینید بچه ها اینجا تهیونگ جلو دری که رونا داخلشه وایساده*
با صدای ارومی لب زدم: تهیونگ تهیونگ
تهیونگ گفت:جانم چیشده؟
رونا:می...میشه بری دفترو یدونه پد برام بیاری؟"اروم"
تهیونگ:با...باشه
تهیونگ ویو
وقتی فهمیدم که رونا دلش درده منم پشت سرش رفتم
پشت در وایساده بودم که رونا ازم پد خواست
فهمیدم که پریود شده
منم رفتم دفتر و یدونه پد برداشتم و دادم بهش
رونا ویو
وای الان من چجوری توی صورت تهیونگ نگاه کنم؟
وایییییی
بعد از کلی کلنجار*درسته؟*رفتن با خودم از دسشویی اومدم بیرون
دیرم تهیونگ هنوز وایساده
اومد سمتم و گفت:الان بهتری؟
گفتم:اره
گفت:بیا اینو رفتیم کلاس بخور*یه بسته قرص مسکن بود*
سرمو بردم پایین، با خجالت برداشتم و گفتم:مرسی
تهیونگ:خواهش میکنم،یااااا نگو که خجالت کشیدی؟*خنده*
سرمو اوردم بالا و گفتم:اخه چیکار کنم
تهیونگ:این یه چیز طبیعیه پس نمیخواد نگرانش شی*لبخند*بیا بریم
باهم رفتیم کلاس
*بعد دانشگاه*
p⁴
رونا ویو
نفساش به گردنم میخورد و باعث میشد که بدنم مور مور شه و بلرزم
رونا:عا...عام دارم یه کرکتر میکشم
تهیونگ:طراحیت عالیه"مکث"وایسا
صندلی بغلی من خالی بود چون همه از من بدشون میومد و ازم فاصله میگرفتن،تهیونگ صندلی بغلیرو کشید به سمت صندلی من و روش نشست و نگاهم کردو و گفت:ادامه بده
منم اومدم ادامشو بکشم که یه مایع داغی بین پام حس کردم و یهو دلدرد شدیدی گرفتم که باعث شد مداد از دستم بیوفته و دستمو بزارم روی دلم و بگم اخ!
خیلی دلم درد میکرد که تهیونگ برگشت سمت من و با نگرانی لب زد:چیشده رونا؟
منم با صدای ارومی گفتم:دلم
یکم که گذشت از روی صندلی بلند شدم و رفتم سمت دسشویی مدرسه
فهمیدم که تهیونگ هم پشت سرم اومده،جلو دسشویی وایساد و من رفتم داخل
روی توالت نشستم، شتتتتتت پریود شدم!
ولی منکه پد ندارم
مجبور شدم از تهیونگ کمک بخوام*ببینید بچه ها اینجا تهیونگ جلو دری که رونا داخلشه وایساده*
با صدای ارومی لب زدم: تهیونگ تهیونگ
تهیونگ گفت:جانم چیشده؟
رونا:می...میشه بری دفترو یدونه پد برام بیاری؟"اروم"
تهیونگ:با...باشه
تهیونگ ویو
وقتی فهمیدم که رونا دلش درده منم پشت سرش رفتم
پشت در وایساده بودم که رونا ازم پد خواست
فهمیدم که پریود شده
منم رفتم دفتر و یدونه پد برداشتم و دادم بهش
رونا ویو
وای الان من چجوری توی صورت تهیونگ نگاه کنم؟
وایییییی
بعد از کلی کلنجار*درسته؟*رفتن با خودم از دسشویی اومدم بیرون
دیرم تهیونگ هنوز وایساده
اومد سمتم و گفت:الان بهتری؟
گفتم:اره
گفت:بیا اینو رفتیم کلاس بخور*یه بسته قرص مسکن بود*
سرمو بردم پایین، با خجالت برداشتم و گفتم:مرسی
تهیونگ:خواهش میکنم،یااااا نگو که خجالت کشیدی؟*خنده*
سرمو اوردم بالا و گفتم:اخه چیکار کنم
تهیونگ:این یه چیز طبیعیه پس نمیخواد نگرانش شی*لبخند*بیا بریم
باهم رفتیم کلاس
*بعد دانشگاه*
۶.۴k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.