عشق حقیقی پارت ۲
عشق حقیقی پارت ۲
این همون پسره نیست که تو مدرسه بهم خیره شده بود؟!اسمش چی بود؟! اعا سوهو...اون اینجا چیکار میکنه؟!
به سمت من خم
×همین طعم رو میخواستی دیگه اره؟!
+اره...ممنون
خواستم برم کنار که دستمو گرفت و به قفسه چسبوند
×اسمت سارا بود دیگه؟!
+اره
به سمت لبام خم شد ولی بعد درگوشم زمزمه کرد
×بهتره نمراتت از من بهتر نباشه
قلبم تند تند زد و بعد سوهو دور شد
این دیگه چه کوفتی بود؟!
رفتم خونه و کیسه نودل رو گذاشتم روی میز...
+بابا نودل خریدم
§اوو دخترم دستت درد نکنه
+خواهش میکنم...
(علامت دادشش ^)
^چرا انقد پکری؟!نکنه پسر خوشتیپ مدرسه تو دیدی
+تو ع کجا میدونی
^چیشد؟! من فقط خواستم اذیتت کنم واقعا همچین اتفاقی افتاده؟! برگامممم
+مهم نیست بیخیال
**پرش فردا صبح مدرسه**
توی حیاط بودم و داشتم به سمت کلاس میرفتم که یه موتور اومد جلوم
+هی حواست کجاست
کلاشو درآورد...وای نه...بازم سوجونه که....متوجه نگاه سرد سوهو به سوجون شدم...سرم تو کتاب بود
-هی...چی داری میخونی؟!
+برای امتحان
-مگه امروز امتحان داریم؟!
+اره
-چیه؟!
+تاریخ
-خب مهم نیست...عدد موردعلاقه ت چنده؟!
+6 برای چی؟؟
-نه بین ۱ تا ۵ یکی رو بگو
+خب ۱
-همه گزینه هارو بزن یک
+چرا؟!
-من همیشه اینکارو میکنم
+ولی من برای امتحان خوندم و جواب درست رو میدونم
-هرکاری میخوای بکن...*شونه هاشو انداخت بالا*
**پرش سرکلاس موقع امتحان **
(علامت معلم£)
£خب خانم کیم شما باید پیش سوجون بشینی
+چی؟! اوفف باشه
کنار صندلیش نشستم*
-بهم میرسونی؟!
+همه رو گزینه یک بزن *مسخره کردم*
-ایشش
**پرش بعد از امتحان**
از جام بلند شدم و رفتم و سر میز خودم نشستم
£خب نمره ها تا فردا آماده میشه
همه تشکر کردن
**پرش زمان زنگ تفریح**
داشتم از کلاس خارج میشدم که خوردم به یه چیزی سرمو آوردم بالا و دیدم سوهوعه
×ازم تشکر نکردی
+بابته؟!
×بهت نودل دادم
+*پوکر فیس*
×بگو «ممنون»
+ممنون،حالا برو کنار
رفت کنار و منم رفتم از کلاس بیرون که سوجین اومد پیشم
# هی میای امروز بریم بیرون؟!
+کجا
# کارائوکه
+امم...باشه
**پرش بعد از مدرسه**
# هی خوشگله بیا بریم
خندیدم +باشه
رفتیم به کارائوکه
*من و سوجین باهم آهنگ میخوندیم و میخندیدم*
# اوو سارا من گشنمه میشه از بوفه یه چیزی بگیری؟!
+امم اره
*از اتاق رفتم بیرون و دیدم بوفه بسته س و رفتم مغازه روبه رو و دوتا لایف و چیپس خریدم و موقعی که اومدم بیرون 4 پسر جلومو گرفتن
•هی کجا داری میری
+به تو چه
پسره نزدیک شد و دستش رو روی رونم گذاشت
•چقد خشن...دوسش دارم
+هی دستتو بردار
پامو فشار داد که همون لحظه یه موتور اومد سمتشون و سریع پیاده شد کلاهش رو دراورد و دیدم سوجونه و اومد با مشت زد تو صورت پسره
-عوضی
+هی تو اینجا چیکار میکنی؟!
-مهم نیست...زود باش برو تو...**الان**
الان رو خیلی محکم و با صدای بلند تر گفت و منم رفتم داخل
این همون پسره نیست که تو مدرسه بهم خیره شده بود؟!اسمش چی بود؟! اعا سوهو...اون اینجا چیکار میکنه؟!
به سمت من خم
×همین طعم رو میخواستی دیگه اره؟!
+اره...ممنون
خواستم برم کنار که دستمو گرفت و به قفسه چسبوند
×اسمت سارا بود دیگه؟!
+اره
به سمت لبام خم شد ولی بعد درگوشم زمزمه کرد
×بهتره نمراتت از من بهتر نباشه
قلبم تند تند زد و بعد سوهو دور شد
این دیگه چه کوفتی بود؟!
رفتم خونه و کیسه نودل رو گذاشتم روی میز...
+بابا نودل خریدم
§اوو دخترم دستت درد نکنه
+خواهش میکنم...
(علامت دادشش ^)
^چرا انقد پکری؟!نکنه پسر خوشتیپ مدرسه تو دیدی
+تو ع کجا میدونی
^چیشد؟! من فقط خواستم اذیتت کنم واقعا همچین اتفاقی افتاده؟! برگامممم
+مهم نیست بیخیال
**پرش فردا صبح مدرسه**
توی حیاط بودم و داشتم به سمت کلاس میرفتم که یه موتور اومد جلوم
+هی حواست کجاست
کلاشو درآورد...وای نه...بازم سوجونه که....متوجه نگاه سرد سوهو به سوجون شدم...سرم تو کتاب بود
-هی...چی داری میخونی؟!
+برای امتحان
-مگه امروز امتحان داریم؟!
+اره
-چیه؟!
+تاریخ
-خب مهم نیست...عدد موردعلاقه ت چنده؟!
+6 برای چی؟؟
-نه بین ۱ تا ۵ یکی رو بگو
+خب ۱
-همه گزینه هارو بزن یک
+چرا؟!
-من همیشه اینکارو میکنم
+ولی من برای امتحان خوندم و جواب درست رو میدونم
-هرکاری میخوای بکن...*شونه هاشو انداخت بالا*
**پرش سرکلاس موقع امتحان **
(علامت معلم£)
£خب خانم کیم شما باید پیش سوجون بشینی
+چی؟! اوفف باشه
کنار صندلیش نشستم*
-بهم میرسونی؟!
+همه رو گزینه یک بزن *مسخره کردم*
-ایشش
**پرش بعد از امتحان**
از جام بلند شدم و رفتم و سر میز خودم نشستم
£خب نمره ها تا فردا آماده میشه
همه تشکر کردن
**پرش زمان زنگ تفریح**
داشتم از کلاس خارج میشدم که خوردم به یه چیزی سرمو آوردم بالا و دیدم سوهوعه
×ازم تشکر نکردی
+بابته؟!
×بهت نودل دادم
+*پوکر فیس*
×بگو «ممنون»
+ممنون،حالا برو کنار
رفت کنار و منم رفتم از کلاس بیرون که سوجین اومد پیشم
# هی میای امروز بریم بیرون؟!
+کجا
# کارائوکه
+امم...باشه
**پرش بعد از مدرسه**
# هی خوشگله بیا بریم
خندیدم +باشه
رفتیم به کارائوکه
*من و سوجین باهم آهنگ میخوندیم و میخندیدم*
# اوو سارا من گشنمه میشه از بوفه یه چیزی بگیری؟!
+امم اره
*از اتاق رفتم بیرون و دیدم بوفه بسته س و رفتم مغازه روبه رو و دوتا لایف و چیپس خریدم و موقعی که اومدم بیرون 4 پسر جلومو گرفتن
•هی کجا داری میری
+به تو چه
پسره نزدیک شد و دستش رو روی رونم گذاشت
•چقد خشن...دوسش دارم
+هی دستتو بردار
پامو فشار داد که همون لحظه یه موتور اومد سمتشون و سریع پیاده شد کلاهش رو دراورد و دیدم سوجونه و اومد با مشت زد تو صورت پسره
-عوضی
+هی تو اینجا چیکار میکنی؟!
-مهم نیست...زود باش برو تو...**الان**
الان رو خیلی محکم و با صدای بلند تر گفت و منم رفتم داخل
۴.۶k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.