عشق ابدی
#عشق ابدی
پارت2✨
که یهویی..
ویو ات:
یه سطل اب جوش ریختن روم ومن جیغ زدم بعد سوهو داشت روم رنگ میریخت بعد یونگی که صدای جیغ منو شنید اومد که کمک کنه ولی دوتا از دوست های بورام و سوهو اونو گرفتن و اون گریه میکرد 😭😭
(اخی بچم 😭) بعد بورام منو هل دادن و سرم به میز اهنی که اونجا بود خورد و صورتم زخمی شد و یونگی حالش بدتر می شد ❤️🩹
یونگی: ات.. ا. ات. ات... ات منو ول کنید..ات..ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بورام: اخی دلت برای ات میسوزه
یونگی.: چرا ات را اذیت میکنی.. ها(داد)
بورام: هی چون من تو را دوست داشم چند بار خودمو به تو نزدیک کردم اما تو ات را دوست داشی عوضی (😏خودتی🙃) من عاشقت بودم و دوست داشتم تو 😭😭 ولی حالا از کسایی که زندگی منو گرفتن دارم انتقام میگیرم
ویو سوهو ....
داشتم ات را میزدم که داشت جیغ میزد خیلی دلم براش سوخت می خواستم ادامه ندم ولی چون من خیلی بورام را دوست دارم
باید ادامه میدام و ات را بیشتر زدم تا این که بورام گفت من عاشق یونگی بودم من دست از ات کشیدم و هیچی نگفتم که یهویی بورام به یونگی گفت ـ.....
بورام: یونگی من هنوزم عاشقتم
سوهو: ولی.....(رفت)
یونگی: ولی من حالم ازت به هم میخوره
وبرای انتقام کارهایی که میکنی را به پلیس میگم..
بورام: مثلا چه کارایی...؟
یونگی: دزدی ــــ قاچاق انسان ـــ قتل و...
بورام ات هول داد و از اونجا رفت.
بورام: یونگی را ولش کنید..
(یونگی را پرت کردن رو زمین )
یونگی: اتم خوبی عشقم (گریه)
ات: ای.. اخ.. نه..
یونگی ات را براید استایل بغل کرد و ات را برد داخل دستشوی و به ات گفت هروقت در زدم در را باز کن من میرم برات لباس بیارم
بعد چند مین در به صدا در اومد در را باز کردم که دیدم......
در خماری بمانید. 🙃
شرط ۱۰ لایک ❤🩷
پارت2✨
که یهویی..
ویو ات:
یه سطل اب جوش ریختن روم ومن جیغ زدم بعد سوهو داشت روم رنگ میریخت بعد یونگی که صدای جیغ منو شنید اومد که کمک کنه ولی دوتا از دوست های بورام و سوهو اونو گرفتن و اون گریه میکرد 😭😭
(اخی بچم 😭) بعد بورام منو هل دادن و سرم به میز اهنی که اونجا بود خورد و صورتم زخمی شد و یونگی حالش بدتر می شد ❤️🩹
یونگی: ات.. ا. ات. ات... ات منو ول کنید..ات..ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بورام: اخی دلت برای ات میسوزه
یونگی.: چرا ات را اذیت میکنی.. ها(داد)
بورام: هی چون من تو را دوست داشم چند بار خودمو به تو نزدیک کردم اما تو ات را دوست داشی عوضی (😏خودتی🙃) من عاشقت بودم و دوست داشتم تو 😭😭 ولی حالا از کسایی که زندگی منو گرفتن دارم انتقام میگیرم
ویو سوهو ....
داشتم ات را میزدم که داشت جیغ میزد خیلی دلم براش سوخت می خواستم ادامه ندم ولی چون من خیلی بورام را دوست دارم
باید ادامه میدام و ات را بیشتر زدم تا این که بورام گفت من عاشق یونگی بودم من دست از ات کشیدم و هیچی نگفتم که یهویی بورام به یونگی گفت ـ.....
بورام: یونگی من هنوزم عاشقتم
سوهو: ولی.....(رفت)
یونگی: ولی من حالم ازت به هم میخوره
وبرای انتقام کارهایی که میکنی را به پلیس میگم..
بورام: مثلا چه کارایی...؟
یونگی: دزدی ــــ قاچاق انسان ـــ قتل و...
بورام ات هول داد و از اونجا رفت.
بورام: یونگی را ولش کنید..
(یونگی را پرت کردن رو زمین )
یونگی: اتم خوبی عشقم (گریه)
ات: ای.. اخ.. نه..
یونگی ات را براید استایل بغل کرد و ات را برد داخل دستشوی و به ات گفت هروقت در زدم در را باز کن من میرم برات لباس بیارم
بعد چند مین در به صدا در اومد در را باز کردم که دیدم......
در خماری بمانید. 🙃
شرط ۱۰ لایک ❤🩷
۴.۱k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.