آسمان من و تو پارت ۶
ات: چیه
تهیونگ: اینو ببین
رفتم دیدیم وایی دستم خورد اشتباهی رفت بود ویدیو و منم لباسم باز بود
ات: حواسم نبود دستم خورد رفت الان پاکش میکنم
تهیونگ: پاکش کن سریع
سریع پاکش کردم که تهیونگ اومد طرفم
تهیونگ میومد جلو و من میرفتم عقب تا اینک خوردم به اُپِن و تهیونگ دستشو دو طرفم قرار داد تا نتونم فرار کنم
ات: ته چی کار میکنی
تهیونگ: ات لباس باز بود و الان خیلی ها دیدن اونو وقتی به این فکر میکنم که پسرا ی هوس باز اون ویدیو رو دیدن دلم میخواد آتیش بزنم اون ویدیو رو ات
ات: عزیزم پاکش کردم دی
تهیونگ نزاشت حرفمو بزنم که لباش و گزاشت رو لبام و محکم می بوسید و کم آوردن نفس جدا شدیم
ات: ته لبام درد گرفت
ته: ات خیلی گشنمه میخوام بخورمت
ات: یک فکری میگم حالا که تو گشنته و منم حوصله دارم چطوره یک غذای ایرانی درست کنم توهم بری وسایل من و بچینی تو کمد و بری حموم یک دست به خود بکشی بیای یک غذای خوشمزه بخوریم
ته : ولی
ات: ولی نداره بدو ته ته
ته: یک باز دیگه بگو
ات: چیو؟!
ته: ته ته
ات: ته ته
ته: خیلی کیوتی
یک بوسه زد به لبم و رفت
۱ و نیم ساعت بعد
یک مرغ شکم پر خیلی خوشمز۶ درست کرده بودم با برنج زعفرانی با کلی سیب زمینی سرخ ریختم و توی میز سالاد و ترشی و ماست خیار گزاشتم که ته اومد پایین
ته: چه بویی چه میزی ات دلم میخواد تا آخر عمرم فقط نگاش کنم انقدر خوشگله
ات: باشه حالا بیا
ته اومد بخوره که ات گفت
ات: هی هی چی کار میکنی؟!
ته: اِ میخوام بخورم خب
ات: عزیزم بزار عکس بگیریم بعد
ته: باش
ات: تموم شد بیا یکی هم باهم بگیریم
دوربین و گزاشتم روی سلفی و باهم عکس گرفتیم
ات: بزارم اینستا؟!
ته: ببینم عکس و
ات: اینها
ته: اوکی بزار
۱ ساعت بعد
بعد اینکه غذا خوردیم و ظرفارو شستیم و کلی کف بازی کردیم رفتیم تو اتاق
ته لباسشو درآورد
ات: ته چرا لباس تو در میاری
ته: عشقم من شب با لباس نمیتونم بخوابم
ات: او باشه
رفتم لباسامو عوض کردم و کارای خوابم کردم تهیونگ م انجام داد و هردو رو تخت خوابیدیم
روبه روی هم بودیم که ته شروع کرد موهامو نوازش کردن
ته: دوست دارم
ات: منم
رفتم تو بغل ته و همو بغل کردیم و همینطور که سرم تو گردن ته بود موهامو نوازش میکرد تا اینکه چشمام خواب رفت
صبح:
از خواب پاشدم همین که چشمام و باز کردن
خماری...:)
تهیونگ: اینو ببین
رفتم دیدیم وایی دستم خورد اشتباهی رفت بود ویدیو و منم لباسم باز بود
ات: حواسم نبود دستم خورد رفت الان پاکش میکنم
تهیونگ: پاکش کن سریع
سریع پاکش کردم که تهیونگ اومد طرفم
تهیونگ میومد جلو و من میرفتم عقب تا اینک خوردم به اُپِن و تهیونگ دستشو دو طرفم قرار داد تا نتونم فرار کنم
ات: ته چی کار میکنی
تهیونگ: ات لباس باز بود و الان خیلی ها دیدن اونو وقتی به این فکر میکنم که پسرا ی هوس باز اون ویدیو رو دیدن دلم میخواد آتیش بزنم اون ویدیو رو ات
ات: عزیزم پاکش کردم دی
تهیونگ نزاشت حرفمو بزنم که لباش و گزاشت رو لبام و محکم می بوسید و کم آوردن نفس جدا شدیم
ات: ته لبام درد گرفت
ته: ات خیلی گشنمه میخوام بخورمت
ات: یک فکری میگم حالا که تو گشنته و منم حوصله دارم چطوره یک غذای ایرانی درست کنم توهم بری وسایل من و بچینی تو کمد و بری حموم یک دست به خود بکشی بیای یک غذای خوشمزه بخوریم
ته : ولی
ات: ولی نداره بدو ته ته
ته: یک باز دیگه بگو
ات: چیو؟!
ته: ته ته
ات: ته ته
ته: خیلی کیوتی
یک بوسه زد به لبم و رفت
۱ و نیم ساعت بعد
یک مرغ شکم پر خیلی خوشمز۶ درست کرده بودم با برنج زعفرانی با کلی سیب زمینی سرخ ریختم و توی میز سالاد و ترشی و ماست خیار گزاشتم که ته اومد پایین
ته: چه بویی چه میزی ات دلم میخواد تا آخر عمرم فقط نگاش کنم انقدر خوشگله
ات: باشه حالا بیا
ته اومد بخوره که ات گفت
ات: هی هی چی کار میکنی؟!
ته: اِ میخوام بخورم خب
ات: عزیزم بزار عکس بگیریم بعد
ته: باش
ات: تموم شد بیا یکی هم باهم بگیریم
دوربین و گزاشتم روی سلفی و باهم عکس گرفتیم
ات: بزارم اینستا؟!
ته: ببینم عکس و
ات: اینها
ته: اوکی بزار
۱ ساعت بعد
بعد اینکه غذا خوردیم و ظرفارو شستیم و کلی کف بازی کردیم رفتیم تو اتاق
ته لباسشو درآورد
ات: ته چرا لباس تو در میاری
ته: عشقم من شب با لباس نمیتونم بخوابم
ات: او باشه
رفتم لباسامو عوض کردم و کارای خوابم کردم تهیونگ م انجام داد و هردو رو تخت خوابیدیم
روبه روی هم بودیم که ته شروع کرد موهامو نوازش کردن
ته: دوست دارم
ات: منم
رفتم تو بغل ته و همو بغل کردیم و همینطور که سرم تو گردن ته بود موهامو نوازش میکرد تا اینکه چشمام خواب رفت
صبح:
از خواب پاشدم همین که چشمام و باز کردن
خماری...:)
۴۶.۵k
۰۲ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.