نقاب دار مشکی
ʙʟᴀᴄᴋ ᴍᴀꜱᴋᴇᴅ
(ꜱᴇᴄᴏɴᴅ ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ)
(ᴘᴀʀᴛ ³⁰)
( ساعت 12 ظهر...... دخترا رو مبل نشسته بودن پسرا هم پخش و پلا بودن هر کدوم یه کار مخصوص انجام میداد)
ات: بچه ها یادتونه یبار میرا بهمون چی گفت؟؟ ( لبخند غمگین)
امیلیا: دقیقا کدوم حرفشو میگی؟؟
ات: هعی..... یبار بهمون گفت اگه یه روزی من نبودم رفتم زیر خاک زودتر از شما حتما یه دوربین مخفی برای پسرا بزارید و یکیشون رو اسکل کنید..... ( یکم خنده اش اومد)
دخترا: اره راس میگی..... ( خنده)
ات: پس دوست دارم این کارو انجام بدیم.... و بریم پیشش تا فیلمارو نشونش بدیم..... ( اشکاش سرازیر میشن)
دخترا: ( بغض)
سوجین: ات میرا گفت که بعد از مرگش گریه نکنیم..... پس باید به حرفش عمل کنیم.....
ات: میدونم دست خودم نیست اخه.... ( اشکاشو پاک میکنه)...... واقعا حیف بود..... کسی که بیشتر از هممون درد کشیده بود تو زندگی ولی بازم قوی بود و شاد بود و تنهامون نزاشت و همیشه مراقبمون بود......( لبخند غمگین)
( فلش بک 3 سال پیش)
میرا: بچه ها..... ناموسا هممون یه روزی میخوایم بریم اون دنیا..... جهنم که منتظرمه منتظر هممونه من قول دادم قلیون بیارم بقیه سیگار و مواد...... اصلا جهنم منتظر ماست اخرین طبقه...... ولی جدی اگه یه روزی من نبودم پیشتون گریه نکنید و یه نفرو اسکل کنید..... اینا درخواست بعد مرگم هست.....
ات: میرا خفه شو...... یه طوری حرف میزنی انگار خدای نکرده فردا میخوای بمیری....
میرا: کلا گفتم..... من بهتون قول دادم تنهاتون نمیزارم..... ولی یه روزی متاسفانه من دیگه کنارتون نیستم...... قول دادم ازتون محافظت کنم پشتتون باشم...... ولی وقتی من نبودم خودتون هوای همدیگه داشته باشید و از هم مراقبت کنید منم از اون بالا حواسم بهتون هست..... قول میدم...... پس لطفا این 2 خواسته های منو انجام میدید بعد مرگم درسته؟!.... قول بدید بهم..... اگه بهم زیاد سر نزنید میکشمتون......
ات: ( بغض)..... میرا خفه شو..... تو هیچ وقت قرار نیست تنهامون بزاری هممون کنار هم میمونیم...... فهمیدی؟...... یبار دیگه از این زرا بزنی من میدونم و تو......( محکم میرا بغل کرد و دخترا کلا همدیگه رو بغل کردن)
( پایان فلش بک🖤)
ات: هیچکس هیچ وقت جای میرا رو برامون پر نمیکنه..... ( لبخند غمگین)
دخترا: اوهوم.....
سوجین: واقعا کی فکرشو میکرد همچین چیزی بشه.....
ات: خیلی خب بیاید تصمیم بگیریم کیو ایستگاه کنیم.....
سوجین: بنظر من جیمین.....
امیلیا: بنظر من جیهوپ.....
ات: نه اونا نه...... اهاااا فهمیدم..... یونگی رو..... نظرتون چیه؟!..... ( خنده)
( سوجین و امیلیا یه نگاه بهم کردن و لایک نشون دادن به ات)
امیلیا: ولی سر چه موضوعی؟؟
ات: اون با من..... ( خنده شیطانی)
ادامه اش تو کامنتا
(ꜱᴇᴄᴏɴᴅ ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ)
(ᴘᴀʀᴛ ³⁰)
( ساعت 12 ظهر...... دخترا رو مبل نشسته بودن پسرا هم پخش و پلا بودن هر کدوم یه کار مخصوص انجام میداد)
ات: بچه ها یادتونه یبار میرا بهمون چی گفت؟؟ ( لبخند غمگین)
امیلیا: دقیقا کدوم حرفشو میگی؟؟
ات: هعی..... یبار بهمون گفت اگه یه روزی من نبودم رفتم زیر خاک زودتر از شما حتما یه دوربین مخفی برای پسرا بزارید و یکیشون رو اسکل کنید..... ( یکم خنده اش اومد)
دخترا: اره راس میگی..... ( خنده)
ات: پس دوست دارم این کارو انجام بدیم.... و بریم پیشش تا فیلمارو نشونش بدیم..... ( اشکاش سرازیر میشن)
دخترا: ( بغض)
سوجین: ات میرا گفت که بعد از مرگش گریه نکنیم..... پس باید به حرفش عمل کنیم.....
ات: میدونم دست خودم نیست اخه.... ( اشکاشو پاک میکنه)...... واقعا حیف بود..... کسی که بیشتر از هممون درد کشیده بود تو زندگی ولی بازم قوی بود و شاد بود و تنهامون نزاشت و همیشه مراقبمون بود......( لبخند غمگین)
( فلش بک 3 سال پیش)
میرا: بچه ها..... ناموسا هممون یه روزی میخوایم بریم اون دنیا..... جهنم که منتظرمه منتظر هممونه من قول دادم قلیون بیارم بقیه سیگار و مواد...... اصلا جهنم منتظر ماست اخرین طبقه...... ولی جدی اگه یه روزی من نبودم پیشتون گریه نکنید و یه نفرو اسکل کنید..... اینا درخواست بعد مرگم هست.....
ات: میرا خفه شو...... یه طوری حرف میزنی انگار خدای نکرده فردا میخوای بمیری....
میرا: کلا گفتم..... من بهتون قول دادم تنهاتون نمیزارم..... ولی یه روزی متاسفانه من دیگه کنارتون نیستم...... قول دادم ازتون محافظت کنم پشتتون باشم...... ولی وقتی من نبودم خودتون هوای همدیگه داشته باشید و از هم مراقبت کنید منم از اون بالا حواسم بهتون هست..... قول میدم...... پس لطفا این 2 خواسته های منو انجام میدید بعد مرگم درسته؟!.... قول بدید بهم..... اگه بهم زیاد سر نزنید میکشمتون......
ات: ( بغض)..... میرا خفه شو..... تو هیچ وقت قرار نیست تنهامون بزاری هممون کنار هم میمونیم...... فهمیدی؟...... یبار دیگه از این زرا بزنی من میدونم و تو......( محکم میرا بغل کرد و دخترا کلا همدیگه رو بغل کردن)
( پایان فلش بک🖤)
ات: هیچکس هیچ وقت جای میرا رو برامون پر نمیکنه..... ( لبخند غمگین)
دخترا: اوهوم.....
سوجین: واقعا کی فکرشو میکرد همچین چیزی بشه.....
ات: خیلی خب بیاید تصمیم بگیریم کیو ایستگاه کنیم.....
سوجین: بنظر من جیمین.....
امیلیا: بنظر من جیهوپ.....
ات: نه اونا نه...... اهاااا فهمیدم..... یونگی رو..... نظرتون چیه؟!..... ( خنده)
( سوجین و امیلیا یه نگاه بهم کردن و لایک نشون دادن به ات)
امیلیا: ولی سر چه موضوعی؟؟
ات: اون با من..... ( خنده شیطانی)
ادامه اش تو کامنتا
۲۷.۴k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.